معشوقهیزمستان

💜☃️#معشوقه‌ی‌زمستان☃️💜




پیش از #تو،
هیچ نبودم،
بجز #سایه‌ی مبهمی بر سر روزها،
و دریایی از تاریکی‌ها و #دلتنگی‌ها.
تو از کجا آمدی؟
در #صدایت چه داشتی؟
چشم‌هایت را پشت کدام #ستاره پنهان کرده بودی؟
#لب‌هایت سرخی کدام گُل،
و انگشتانت امواج کدام دریا بود؟ بوسه‌هایت را از کدام #بهشت آورده بودی؟
من با صدای تو خواندم،
با دستان تو نوشتم،
با تو #خندیدم، با تو گریه کردم،
با تو به یاد آوردم، از یاد بردم،
و #خاطره ساختم.
من با هر بوسه‌ات زنده شدم،
#نفس کشیدم، زندگی کردم،
و جان دادم.
پیش از تو، من هیچ نبودم، و به هیچ چیز تعلق نداشتم،
اما تو آمدی، تا با تو #آغاز شوم، و در تو پایان بگیرم …✍️📸

#امیر_شاملو


#عشقولوژی


#نگاشــــــته‌شده‌در: ۱۴۰۳/۱۱/۰۱

۱۰:۵۷⏰️


💌👒 ⌈ #مستاجرِخدا
دیدگاه ها (۰)

💜☃️#معشوقه‌ی‌زمستان☃️💜#دستانم را بگیر،تا به #ارتفاع چشمانت ب...

💜☃️#معشوقه‌ی‌زمستان☃️💜‍ دَرتُو  #هُبوط می کنددَر آنطرف مَندَ...

💜☃️#معشوقه‌ی‌زمستان☃️💜دلم سرمای #بهمن‌ماه ، روحم خسته از...

💜☃️#معشوقه‌ی‌زمستان☃️💜#زمستان را نه به برف و سرمایش می‌شناسم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط