تیرگان جشنی بسیار فرخنده است که داستان دلکشی دارد و راهنم
تیرگان جشنی بسیار فرخنده است که داستان دلکشی دارد و راهنمای سودمندی از دانش آسمان ها می باشد. جدا از این ها این روز روزیست که آرش کمانگیر ایران را رها ساخت و نامش را در داستان های شکوهمند این سرزمین به جای گذاشت.
تیرگان شاید نمودار آن باشد که در فرهنگ ایرانی «سیزده» بسیار فرخنده است. سیزدهم هر ماه تیر روز نامیده می شود و جشن بزرگ تیرگان، در تیر روز از تیر ماه (سیزدهم تیر ماه) جای دارد.
در ایران باستان هر روز از ماه نام ویژه ای داشته است و روز سیزدهم هر ماه که برخلاف تصورات امروزی روز فرخنده ای است، تیر روز نام داشته است.
با توجه به آنچه در اوستا گفته شده است این روز، روز گرامی داشت تیر ( تشتر) نگهبان همه ستارگان است.
تشتر یا تیر همیشه در افق دیده نمی شود. تابستان و بخصوص امرداد و شهریور ماه اوقات جلوه ی تشتر است. در تیر ماه یعنی ماهی که به نام تشتر می باشد این ستاره طلوع می کند.
در بحبوحه تابستان که خاک از تشنگی له له می زند، گیاهان سوخته و درختان پژمرده، ستور و مردم چشم به بخشایش ایزدی و باران رحمت می دوزند، تشتر مانند پیک خدایی سر از گریبان افق به در می کند و مژده رحمت می رساند. از این رو تیر را ایزد باران نامیدند و نمادی از رحمت خداوند می دانند.
تمام ایزدانی که در اندیشه و آیین ایرانیان جای داشته اند بیشتر شبیه مفاهیم والای عرفانی و فلسفی می باشند و شاید بعد از اسلام همین مفاهیم نقش اساسی در شکل گیری عرفان ایرانی ایفا کردند.
در فقره ی ۶ و ۳۷ تشتر یشت می گوید:
تیر، چست و چالاک به سوی دریای فراخکرت بشتابد و همانطوری که تیر در هوا از کمان بهترین تیرانداز آریایی إرِخش (Erekhsh) از کوه ائیریوخشوثه (Airyoxshutha) به طرف کوه خوانونت (Khuanvant) پرتاب گردید.
آیین برگزاری تیرگان:
آذرباد مهراسپندان یا آتروپات مانسپندان (یکی از بزرگترین روحانیان زردشتی دوران ساسانیان بوده و سالهای سال سمت موبدان موبد با او بوده است. از او دو رساله به خط پهلوی بر جای مانده است) درباره تیر روز می گوید : تیر روز، کودک به تیرانداختن و نبرد و سواری آموختن فرست.
فریدون جنیدی که اکنون پیرمردی دنیا دیده است در کتاب زروان درباره آیین برگزاری جشن تیرگان این چنین می گوید :
از مراسم دیگر جشن تیرگان در یزد و کرمان این است که یک روز پیش از جشن یعنی ماه روز دختر نا بالغی کوزه ای پر آب می کند و دور مجلس می چرخاند و هر کس چیزی در آن می اندازد. بعد این کوزه را به خانه ای می برند که درخت «مورد» داشته باشد، پارچه سبزی روی کوزه می اندازند و آیینه ای روبروی آن زیر درخت مورد قرار می دهند، آنگاه در تیرگان هرکسی نیتی می کند و بیت شعری می خواند چیزی از کوزه، بیرون می آورد و آنرا با نیت و شعری که خوانده شده تطبیق می دهد، و از آنجا که شعر ها همه نوید بخش است این فال ها هم اکثرا نیک است یکی از این شعر ها را که از پیر زنی به دین شنیدم، این بود :
رخ زیبا، قد رعنا، چش شهلا داری
آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری
در کتاب ارزشمند آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، نکات جالبی درباره آیین و رسومات این جشن گفته شده است.
بیرونی ابتدا از تنگنای ایرانیان در یک دوره به خصوص خبر می دهد و بعد از رسمی که به دلیل این تنگنا پیش آمد می گوید:
منوچهر و ایرانیان را در این حصار کار سخت و دشوار شده بود به قسمی که دیگر به آرد کردن گندم و پختن نان نمی رسیدند زیرا طول می کشید و گندم و میوه های کال را که هنوز نرسیده بود می پختند و بدین جهت پختن میوه و گندم در این روز رسم شد...
ترجمه آثار الباقیه عن القرون خالیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۴۹
بیرونی همچنین از رسم آب بازی در کنار دریای مازندران می گوید. او پس از روایت داستانی از کیخسرو به این رسم اشاره می کند:
رسم اغتسال و شست و شوی، به این آب و دیگر آبهای عیون باقی و پایدار ماند از راه تبرک و اهل آمل در این روز به دریای خزر می روند و همه روز را آب بازی می کنند.
ترجمه آثار الباقیه عن القرون خالیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۰
شاید همین موضوع باعث ایجاد مراسمی به نام آب پاشونک در فرهنگ ایرانی شد. در تیر ماه جشنی به نام جشن آب پاشونک از دوران کهن به یادگار مانده است.
#ما_ایرانی_هستیم
تیرگان شاید نمودار آن باشد که در فرهنگ ایرانی «سیزده» بسیار فرخنده است. سیزدهم هر ماه تیر روز نامیده می شود و جشن بزرگ تیرگان، در تیر روز از تیر ماه (سیزدهم تیر ماه) جای دارد.
در ایران باستان هر روز از ماه نام ویژه ای داشته است و روز سیزدهم هر ماه که برخلاف تصورات امروزی روز فرخنده ای است، تیر روز نام داشته است.
با توجه به آنچه در اوستا گفته شده است این روز، روز گرامی داشت تیر ( تشتر) نگهبان همه ستارگان است.
تشتر یا تیر همیشه در افق دیده نمی شود. تابستان و بخصوص امرداد و شهریور ماه اوقات جلوه ی تشتر است. در تیر ماه یعنی ماهی که به نام تشتر می باشد این ستاره طلوع می کند.
در بحبوحه تابستان که خاک از تشنگی له له می زند، گیاهان سوخته و درختان پژمرده، ستور و مردم چشم به بخشایش ایزدی و باران رحمت می دوزند، تشتر مانند پیک خدایی سر از گریبان افق به در می کند و مژده رحمت می رساند. از این رو تیر را ایزد باران نامیدند و نمادی از رحمت خداوند می دانند.
تمام ایزدانی که در اندیشه و آیین ایرانیان جای داشته اند بیشتر شبیه مفاهیم والای عرفانی و فلسفی می باشند و شاید بعد از اسلام همین مفاهیم نقش اساسی در شکل گیری عرفان ایرانی ایفا کردند.
در فقره ی ۶ و ۳۷ تشتر یشت می گوید:
تیر، چست و چالاک به سوی دریای فراخکرت بشتابد و همانطوری که تیر در هوا از کمان بهترین تیرانداز آریایی إرِخش (Erekhsh) از کوه ائیریوخشوثه (Airyoxshutha) به طرف کوه خوانونت (Khuanvant) پرتاب گردید.
آیین برگزاری تیرگان:
آذرباد مهراسپندان یا آتروپات مانسپندان (یکی از بزرگترین روحانیان زردشتی دوران ساسانیان بوده و سالهای سال سمت موبدان موبد با او بوده است. از او دو رساله به خط پهلوی بر جای مانده است) درباره تیر روز می گوید : تیر روز، کودک به تیرانداختن و نبرد و سواری آموختن فرست.
فریدون جنیدی که اکنون پیرمردی دنیا دیده است در کتاب زروان درباره آیین برگزاری جشن تیرگان این چنین می گوید :
از مراسم دیگر جشن تیرگان در یزد و کرمان این است که یک روز پیش از جشن یعنی ماه روز دختر نا بالغی کوزه ای پر آب می کند و دور مجلس می چرخاند و هر کس چیزی در آن می اندازد. بعد این کوزه را به خانه ای می برند که درخت «مورد» داشته باشد، پارچه سبزی روی کوزه می اندازند و آیینه ای روبروی آن زیر درخت مورد قرار می دهند، آنگاه در تیرگان هرکسی نیتی می کند و بیت شعری می خواند چیزی از کوزه، بیرون می آورد و آنرا با نیت و شعری که خوانده شده تطبیق می دهد، و از آنجا که شعر ها همه نوید بخش است این فال ها هم اکثرا نیک است یکی از این شعر ها را که از پیر زنی به دین شنیدم، این بود :
رخ زیبا، قد رعنا، چش شهلا داری
آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری
در کتاب ارزشمند آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، نکات جالبی درباره آیین و رسومات این جشن گفته شده است.
بیرونی ابتدا از تنگنای ایرانیان در یک دوره به خصوص خبر می دهد و بعد از رسمی که به دلیل این تنگنا پیش آمد می گوید:
منوچهر و ایرانیان را در این حصار کار سخت و دشوار شده بود به قسمی که دیگر به آرد کردن گندم و پختن نان نمی رسیدند زیرا طول می کشید و گندم و میوه های کال را که هنوز نرسیده بود می پختند و بدین جهت پختن میوه و گندم در این روز رسم شد...
ترجمه آثار الباقیه عن القرون خالیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۴۹
بیرونی همچنین از رسم آب بازی در کنار دریای مازندران می گوید. او پس از روایت داستانی از کیخسرو به این رسم اشاره می کند:
رسم اغتسال و شست و شوی، به این آب و دیگر آبهای عیون باقی و پایدار ماند از راه تبرک و اهل آمل در این روز به دریای خزر می روند و همه روز را آب بازی می کنند.
ترجمه آثار الباقیه عن القرون خالیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۰
شاید همین موضوع باعث ایجاد مراسمی به نام آب پاشونک در فرهنگ ایرانی شد. در تیر ماه جشنی به نام جشن آب پاشونک از دوران کهن به یادگار مانده است.
#ما_ایرانی_هستیم
- ۴.۸k
- ۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط