پیری آن نیست

پیری آن نیست

کہ بر سر بزند موے سفید

هر جوانے

کہ بہ دل شوق ندارد

پیر است
دیدگاه ها (۳)

وقتی میخواهمت و نیستی هیچ ا...

اردیبهشتتمام می شود...و روسیاهی می ماندبه پیاده رو هاییکه بی...

ای دل غم آشنای من طاقت برایت میخرم از تماشای ج...

با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم!به خیابان شلوغی که نباید رفت...

سوز عشق از سر عاشق بہ مداوا نرودکہ علاج تب خورشید مسیحا نکند...

گریه دار است عجب این لقبِ ام البنینسر پیری پسری نیست عصایش ب...

بوسہ ے چشم تو بر شعر من اے یار خوش استشاعر چشم تو بودن بہ چہ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط