آرامش قبل طوفان
#آرامش قبل طوفان
p9
که یهو دیدم ک ا.ت داره ا درد ب خودش میپیچه
کوک:ا.ت تو پریودی؟
ا.ت:آره جای زخمم خیلی درد میکنه
کوک:ایسگا کردی مارو؟
ا.ت:یاح یاح یاح یاححح😂آره
کوک:خیلی بدیییییی قلبم اومد تو دهنم
ا.ت:گگگگگگگگگ
پرش زمانی ب وقتی ک میخواستن شب بخوابن
ا.ت:کوک نزدیکم نمیشی ها
کوک: باشه بابا وقتی خوابیدیم بالشو ورداشتم و از پشت بغلش کردم
ا.ت: چیکار داری میکنی
کوک: هیس بخواب
ا.ت: بش
ویو ا.ت : صب خیلی خوب و راحت بلندشدن رفتم به هانول گفتن ی صبحونه درست کنه خیلی،گشنمه رفتم بالا سر کوک خیلی کیوت خوابیده بود با ی مسری ک بغل تخت بود دماغشو قلقلک دادن ک دستمو کشیدو افتادم رو تخت لباشو رو لبام گزاشتو میمکید وحشی شده بود انگار بعد ۵ دقیقه از لبام دل کند
کوک:اوووووممم
ا.ت:راحت شدی؟
کوک:خیلی حال داد
ا.ت:خب پس بلندشو بریم صبحونه بعدش،بدیم خرید مگه امشب مهمونی نداریم؟
کوک:اوهه کامل فراموش کرده بودم بریم بریم
ا.ت:بلندشو
وبو کوک:بلند شدمو ا.تو دیدم ک کاملا یه نیم تنه پوشیده بود و یه شلوار جذب جزئیات تنش معلوم بود یهو هیلی تحریک شدمو داغ کردم همینجوری داشت ازم عرق میریخت
ا.ت: کوک خوبی
کوک: ا.ت از این لباسا نپوش تحرک میشممم
ا.ت: او ببخشید ببخشید
کوک:نتونستم دووم بیارم حمله ور شدمو انداختمش رو تخت و وحشیانه ازش،لب میگرفتم
ویو ا.ت: میدونستم میخواد چیکار کنه ک یهو اومد و وحشیانه ب لبام حمله ور شد که یهو خون از گوشه لبم ریخت پایین
کوک: پاکش،کردم مرسی عشقم
ا.ت:خواعش فقط بدو دیر شد
کوک:اوکی رفتم ی دوش گرفتمو اومدم بیرون موهامو خشک کردمو برقی رفتم پایین یچی،ی خودمو دست ا.ت رو گرفتم ا.ت بیا بریم
ا.ت:آخه من لباسم
کوک:لباست خیلی بده آره برو عوضش کن
ا.ت: خو بریم
کوک:این خیلی بازه
ا.ت:خوبه؟
کوک:خیلی گشاده
ا.ت:اینبار ایراد بگیری دیگه خودت میدونی
کوک : نه اینبار خوبه
خب رفتن پاساژ و برای کوک خرید کنن
کوک: از این خوشم اومد خوبه؟
ا.ت: خیلی جذابت کرده
کوک:این چی؟
ا.ت: عالیههههه
رفتیم برای ا.ت خرید کنیم
کوک:یچیز خوب بگیر
ا.ت : اوکی این چطوره
کوک: خوبه بریم برای گردنبند و دستبند و انگشتر
ا.ت هرکدوم از این ست ها رو خواستی وردار
ا.ت : این خیلی خوشمله
کوک: آقا حلقه های ازدواجتونو میشه ببینم
ا.ت:حلقه اززدواج؟
کوک:آره دیگه عشقم کدوم قشنگه؟
ا.ت :این خیلی خوشمله
کوک:همینو میبریم با اون ست ا.ت تو برو برای لوازم آرایشی من چیزی یر در نمیارم میرم سمت ادکلن ها
ا.ت : اوکی
خب حالا نوبت کفشه
ا.ت : چطوره
کوک:پاشینش خیلی بلنده اگه بیوفتی چی
ا.ت:این خوبه؟
کوک:جمجوره خوبه
کوک:این خیلی خوبه
ا.ت:نه
کوک:لطفا عشقم( مظلوم)
ا.ت: باشه بابا اونجوری نکن
پزش زمانی ب شب
#عیدتون مفالکککککک
p9
که یهو دیدم ک ا.ت داره ا درد ب خودش میپیچه
کوک:ا.ت تو پریودی؟
ا.ت:آره جای زخمم خیلی درد میکنه
کوک:ایسگا کردی مارو؟
ا.ت:یاح یاح یاح یاححح😂آره
کوک:خیلی بدیییییی قلبم اومد تو دهنم
ا.ت:گگگگگگگگگ
پرش زمانی ب وقتی ک میخواستن شب بخوابن
ا.ت:کوک نزدیکم نمیشی ها
کوک: باشه بابا وقتی خوابیدیم بالشو ورداشتم و از پشت بغلش کردم
ا.ت: چیکار داری میکنی
کوک: هیس بخواب
ا.ت: بش
ویو ا.ت : صب خیلی خوب و راحت بلندشدن رفتم به هانول گفتن ی صبحونه درست کنه خیلی،گشنمه رفتم بالا سر کوک خیلی کیوت خوابیده بود با ی مسری ک بغل تخت بود دماغشو قلقلک دادن ک دستمو کشیدو افتادم رو تخت لباشو رو لبام گزاشتو میمکید وحشی شده بود انگار بعد ۵ دقیقه از لبام دل کند
کوک:اوووووممم
ا.ت:راحت شدی؟
کوک:خیلی حال داد
ا.ت:خب پس بلندشو بریم صبحونه بعدش،بدیم خرید مگه امشب مهمونی نداریم؟
کوک:اوهه کامل فراموش کرده بودم بریم بریم
ا.ت:بلندشو
وبو کوک:بلند شدمو ا.تو دیدم ک کاملا یه نیم تنه پوشیده بود و یه شلوار جذب جزئیات تنش معلوم بود یهو هیلی تحریک شدمو داغ کردم همینجوری داشت ازم عرق میریخت
ا.ت: کوک خوبی
کوک: ا.ت از این لباسا نپوش تحرک میشممم
ا.ت: او ببخشید ببخشید
کوک:نتونستم دووم بیارم حمله ور شدمو انداختمش رو تخت و وحشیانه ازش،لب میگرفتم
ویو ا.ت: میدونستم میخواد چیکار کنه ک یهو اومد و وحشیانه ب لبام حمله ور شد که یهو خون از گوشه لبم ریخت پایین
کوک: پاکش،کردم مرسی عشقم
ا.ت:خواعش فقط بدو دیر شد
کوک:اوکی رفتم ی دوش گرفتمو اومدم بیرون موهامو خشک کردمو برقی رفتم پایین یچی،ی خودمو دست ا.ت رو گرفتم ا.ت بیا بریم
ا.ت:آخه من لباسم
کوک:لباست خیلی بده آره برو عوضش کن
ا.ت: خو بریم
کوک:این خیلی بازه
ا.ت:خوبه؟
کوک:خیلی گشاده
ا.ت:اینبار ایراد بگیری دیگه خودت میدونی
کوک : نه اینبار خوبه
خب رفتن پاساژ و برای کوک خرید کنن
کوک: از این خوشم اومد خوبه؟
ا.ت: خیلی جذابت کرده
کوک:این چی؟
ا.ت: عالیههههه
رفتیم برای ا.ت خرید کنیم
کوک:یچیز خوب بگیر
ا.ت : اوکی این چطوره
کوک: خوبه بریم برای گردنبند و دستبند و انگشتر
ا.ت هرکدوم از این ست ها رو خواستی وردار
ا.ت : این خیلی خوشمله
کوک: آقا حلقه های ازدواجتونو میشه ببینم
ا.ت:حلقه اززدواج؟
کوک:آره دیگه عشقم کدوم قشنگه؟
ا.ت :این خیلی خوشمله
کوک:همینو میبریم با اون ست ا.ت تو برو برای لوازم آرایشی من چیزی یر در نمیارم میرم سمت ادکلن ها
ا.ت : اوکی
خب حالا نوبت کفشه
ا.ت : چطوره
کوک:پاشینش خیلی بلنده اگه بیوفتی چی
ا.ت:این خوبه؟
کوک:جمجوره خوبه
کوک:این خیلی خوبه
ا.ت:نه
کوک:لطفا عشقم( مظلوم)
ا.ت: باشه بابا اونجوری نکن
پزش زمانی ب شب
#عیدتون مفالکککککک
۳.۹k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.