آرامش قبل طوفان
#آرامش قبل طوفان
P11
ا.ت: همچی رو توضیح میده
کوک: خب دیگه همیشه پیشم میمونی و از پیشم جم نمیخوری
ا.ت:قول میدم خبرمن دیگه برم خونه
کوک: خب همینجا بمون دیگه
ا.ت:واقعا ؟
کوک: آره بمون
ا.ت: خب کجا بخوابم
کوک: پیش،من
ا.ت: نمیشه
کوک: چرا میشه برو لباسمو عوض کن بیا
ا.ت:بش
اومدم ک بخوابن
ا.ت : شب باهام کاری نکنیا
کوک: نگران نباش بیب ک از پشت بغلش میکنه
ا.ت: کوکی
کوک: هیسس بخواب
ویو ا.ت: صب بلند شدم قشنگ تو بغل کوک جا شده بودم بلند شد رفتم ی صبحونه درست کردمو زفتم بالا سر کوک
ا.ت: کوکییی
کوک: هومممم (خابالود )
ا.ت: بیدارشو برین صبحونه
کوک: باسه عشقم فقط دو دقیقه
ا.ت: بلندشو بینم
کوک: باشه بابا
ویو کوک: بلند شدمو رفتم طرف دستشویی صورتمو شستشو اومدم بیرون رفتم غذا خوردم و رفتم رو کاناپه نشستم که تهیونگ زنگ زد
تهیونگ: سلام داش
کوک:سلام داش گلم چخبر
تهیونگ:سلامتی خونه ای؟
کوک: آره
تهیونگ : خب آقای لی امشب با ا.ت دعوتت کرده بار میری؟
کوک: من میرم ولی ا.تو نمیبرم چیزی بهش نگو تهیونگ: باسه پسران میام پیش ا.ت میمونم
کوک: اوکی
ا.ت: منو کجا نمیخواین ببرین؟
کوک: امشب جلسه سهام دارا هس منم دعوتم تهیونگ گفت ا.ت هم میاری گفتم نه امشب میاد پیشت بمونه
ا.ت: اها خو باشه
پرش زمانی ب شب
تهیونگ: سلام بر اهالی عمارت
کوک: عه اومدی من تازه داشتم میرفتم
تهیونگ: دیگه اومدم
ا.ت: سلامم اسکل (خودتی عوضیییی)
تهیونگ: سلام منگل
تهیونگ و ا.ت: پس کوکم کصخل (خودمممممم آخه منه عوضییی🗿)
هر ستاشون خندیدن
کوک: اتحادیه بینتون زیاده
ا.ت: آره تهیونگ داداشمه برو دیگه میخوام با داداشیم گیم بزنیم
کوک: عیشش (حسودی کرد)
تهیونگو ا.ت: خدافظظ
کوک:.......
ا.ت: الان حسودی کرد؟
تهیونگ:فک کنم
ا.ت میره پشت کاناپه قایم میشه
تهیونگ: عه ا.ت کجا رفتیییی ا.تتت
ا.ت: هاااااااووومممممممنن میخورمتتت (ببر مانند🐯)
تهیونگ: وای چرا یهو ضربان قلبم رفت بالا وای نکنه من عاشق شدم نه بابا تهیونگ ب خودت بیا نمیشه نمیشه
تهیونگ: منو میخوای بخوری وروجک(قلقلکش میده)
ا.ت: غلط کردممم واییی خداااا(خنده بیش از حد ) وای شکمم
تهیونگ: حقت بود
ک یهو ا.ت میاد تهیونگو قلقلک بده
تهیونگ: 😂😂😂😂😂
وای قلبمممم م عاشقش،نیستممممم....
ساعت چهار و ۴۳ دقیقه صبحه
#کوک#بی تی اس#ارمی #فیک
P11
ا.ت: همچی رو توضیح میده
کوک: خب دیگه همیشه پیشم میمونی و از پیشم جم نمیخوری
ا.ت:قول میدم خبرمن دیگه برم خونه
کوک: خب همینجا بمون دیگه
ا.ت:واقعا ؟
کوک: آره بمون
ا.ت: خب کجا بخوابم
کوک: پیش،من
ا.ت: نمیشه
کوک: چرا میشه برو لباسمو عوض کن بیا
ا.ت:بش
اومدم ک بخوابن
ا.ت : شب باهام کاری نکنیا
کوک: نگران نباش بیب ک از پشت بغلش میکنه
ا.ت: کوکی
کوک: هیسس بخواب
ویو ا.ت: صب بلند شدم قشنگ تو بغل کوک جا شده بودم بلند شد رفتم ی صبحونه درست کردمو زفتم بالا سر کوک
ا.ت: کوکییی
کوک: هومممم (خابالود )
ا.ت: بیدارشو برین صبحونه
کوک: باسه عشقم فقط دو دقیقه
ا.ت: بلندشو بینم
کوک: باشه بابا
ویو کوک: بلند شدمو رفتم طرف دستشویی صورتمو شستشو اومدم بیرون رفتم غذا خوردم و رفتم رو کاناپه نشستم که تهیونگ زنگ زد
تهیونگ: سلام داش
کوک:سلام داش گلم چخبر
تهیونگ:سلامتی خونه ای؟
کوک: آره
تهیونگ : خب آقای لی امشب با ا.ت دعوتت کرده بار میری؟
کوک: من میرم ولی ا.تو نمیبرم چیزی بهش نگو تهیونگ: باسه پسران میام پیش ا.ت میمونم
کوک: اوکی
ا.ت: منو کجا نمیخواین ببرین؟
کوک: امشب جلسه سهام دارا هس منم دعوتم تهیونگ گفت ا.ت هم میاری گفتم نه امشب میاد پیشت بمونه
ا.ت: اها خو باشه
پرش زمانی ب شب
تهیونگ: سلام بر اهالی عمارت
کوک: عه اومدی من تازه داشتم میرفتم
تهیونگ: دیگه اومدم
ا.ت: سلامم اسکل (خودتی عوضیییی)
تهیونگ: سلام منگل
تهیونگ و ا.ت: پس کوکم کصخل (خودمممممم آخه منه عوضییی🗿)
هر ستاشون خندیدن
کوک: اتحادیه بینتون زیاده
ا.ت: آره تهیونگ داداشمه برو دیگه میخوام با داداشیم گیم بزنیم
کوک: عیشش (حسودی کرد)
تهیونگو ا.ت: خدافظظ
کوک:.......
ا.ت: الان حسودی کرد؟
تهیونگ:فک کنم
ا.ت میره پشت کاناپه قایم میشه
تهیونگ: عه ا.ت کجا رفتیییی ا.تتت
ا.ت: هاااااااووومممممممنن میخورمتتت (ببر مانند🐯)
تهیونگ: وای چرا یهو ضربان قلبم رفت بالا وای نکنه من عاشق شدم نه بابا تهیونگ ب خودت بیا نمیشه نمیشه
تهیونگ: منو میخوای بخوری وروجک(قلقلکش میده)
ا.ت: غلط کردممم واییی خداااا(خنده بیش از حد ) وای شکمم
تهیونگ: حقت بود
ک یهو ا.ت میاد تهیونگو قلقلک بده
تهیونگ: 😂😂😂😂😂
وای قلبمممم م عاشقش،نیستممممم....
ساعت چهار و ۴۳ دقیقه صبحه
#کوک#بی تی اس#ارمی #فیک
۴.۳k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.