باران خون P13 S2

پرش به کره
ویو ا/ت

از هواپیما پیاده شدیم و توی فرودگاه یه تاکسی گرفتیمو به سمت خونه رفتیم ،خونه قبلی خودم قبل ازدواجم با نام . اونجا رو نگه داشته بودیم
و نفروخته بودیم

وقتی به خونه رسیدیم وارد خونه شدم متوجه روشن بودن بخاری و تمیز بودن خونه شدم

حتی یه زره خاک هم روی میز ها ننشسته بود
ا/ت: کاره بابامه{پوز خند}
سونگمین:مگه امریکا نیست؟
ا/ت: هر وقت دلش میخواد میاد و میره
سونگمین : من تمام برنامه هارو چیدم اینم کارت شناسایی ،شناسنامه و گواهینامت
ا/ت: لی جه یونگ؟ این دیگه کیه؟
سونگمین:خوب تویی{خنده}
ا/ت:اسم من ا/ته اصکول
سونگمین:تغیر قیافه میدی و میری تو شرکت نباید کسی تورو بشناسه طبق معمول تو لباس های باز نمیپوشی پس باید یه لباس باز بپوشی
ا/ت:خوشم نمیاد
سونگمین:لج نکن
ا/ت: باشه
جونگ هو:مامانی بلیم بابایی لو ببینیم
ا/ت: بعدا میریم بزار ببینم اجوشی چی میگه
سونگمین: اجوشی؟ کره ای میخوای صدام کنی موادبانه تر
ا/ت: چیه؟از نامجونم بزرگ تری 151سالته {چشم غره:😐}
سونگمین:باشه
ا/ت: ادامه بده
سونگمین: اینو بزار تو گوشت باهم در تماسیم
وارد شرکت میشی و به عنوان مشاوره فروش شرکت میری توی جلسه ای که تا چند ساعت دیگه قراره برگزار بشه
ا/ت:چند ساعت!!!! من وقت میخوام
سونگمین : دیگه برای گفتن دیره
ا/ت: ولش تو ادامه بده
سونگمین :هیچی دیگه کاری میکنی شرکت فروش نره ولی تو ا/ت نیستی لی جه یونگی سوتی ندی هااااا
ا/ت:نه حواسم هست
ویو سونگمین...