سناریو وقتی یهو میبوسیمشون*هنوز وارد رابطه نشدیم*
*درخواستی*
دراکو:داشتی توی راهرو ها راه میرفتی که بند کفشت زیر پات موند و افتادی روی دراکو و گرمی لباشو حس کردی؛ سریع پاشیدی کمکش کردی پاشه و گفتی«اوه ببخشید اصلا قصد همچین چیزی رو نداشتم حالت خوبه؟»«ولش کن ولی بیب لبای خوشمزه ای داری... پنهانشون کن وگرنه بوسیده میشن! »و با چشمک رفت
تئو/متیو/تام:به درختی تکیه داده بودی فاز خفنارو گرفته بودی به سال اولیا میخندیدی یکی از این پسراهم به درخت بغلی تکیه داده بود که تعادلتو از دست میدی و میوفتی روش و متوجه میشی لباتون بهم بخورد کرده، میخوای پاشی ولی کمرتو آروم میگیره و ادامه میده تا اینکه ازش جدا میشی و میگه«از قصد بوسیدی منو یا اتفاقی بود؟ *پوزخند*»میگی«اتفاقی بود چرا ادامه میدی؟ »میگه«چون دوستت دارم»و میره...
لورنزو/ریگولوس:از بچه هام چه انتظاری دارین؟ 🥲
راضی بودین؟ خوب بود؟ لایک و کامنت و فالوفراموش نشهه
دراکو:داشتی توی راهرو ها راه میرفتی که بند کفشت زیر پات موند و افتادی روی دراکو و گرمی لباشو حس کردی؛ سریع پاشیدی کمکش کردی پاشه و گفتی«اوه ببخشید اصلا قصد همچین چیزی رو نداشتم حالت خوبه؟»«ولش کن ولی بیب لبای خوشمزه ای داری... پنهانشون کن وگرنه بوسیده میشن! »و با چشمک رفت
تئو/متیو/تام:به درختی تکیه داده بودی فاز خفنارو گرفته بودی به سال اولیا میخندیدی یکی از این پسراهم به درخت بغلی تکیه داده بود که تعادلتو از دست میدی و میوفتی روش و متوجه میشی لباتون بهم بخورد کرده، میخوای پاشی ولی کمرتو آروم میگیره و ادامه میده تا اینکه ازش جدا میشی و میگه«از قصد بوسیدی منو یا اتفاقی بود؟ *پوزخند*»میگی«اتفاقی بود چرا ادامه میدی؟ »میگه«چون دوستت دارم»و میره...
لورنزو/ریگولوس:از بچه هام چه انتظاری دارین؟ 🥲
راضی بودین؟ خوب بود؟ لایک و کامنت و فالوفراموش نشهه
۵.۰k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.