ای کاش دیر نمیکردم
ای کاش دیر نمیکردم
«چند پارتی»
p: 1
*ویو ا.ت*
رفتم مدرسه امروز با استاد جئون کلاس داشتیم
انیو من ا.تم 16سالمه مامانمو تو بچگی از دست دادم بابام تو همون بچگیم رانند اقا جئون شد از بدشانسی من پسرشون شد معلم ریاضیم هی ریدم تو این زندگی
_کیم ا.ت بیا پای تخته سوال 3 رو حل کن
+من؟ بامنین؟
_توی این کلاس کیم ا.ت دیگی داریم؟
"استاد حتما بلد نی (عشوه)
+ای مادرج..... مادر جهت های مختلف زندگی میکنیم
_عه پاشو بیا اینو حل کن
ا.ت: از اونجایی که خرخون کلاس بودم رفتم پای تخته همه رو مثل برقق جواب دادم و انگشت فاکمو به اون دختر نشون دادم و رفتم نشستم سرجام
*ویو جونگکوک*
وقتی ا.ت انگشت فاکشو نشون داد خندم گرفت زنگ خورد همه وسایل هاشونو جمع کردن که برن خونه و ا.تی که مثل مار تو کلاس داشت دنبال چیزی میگشت
_اهم
+مرض.... خودکارم نیست عه
_خودکارت رو میز منه
ا.ت: من معمولا خودکارامو گم میکنم داشتم دنبال خودکارم بودم اصلا متوجه استاد نشدم وایسا الان بهش فحش دادم پشمام
+چیزه استاد من منظورم اون نبود.... شرمنده.... من برم
ا.ت: مثل گوجه شده بودم رفتم خونه تو اتاق خدمتکارا داشتم درسمو میخوندم که لیلی گفت
&هی ا.ت برو ارباب جونگکوک کارت داره
+باشه
جونگکوک: از کیوت بودنش خندم گرفت ماشینمو از پارکینگ برداشتم رفتم خونه وقتی رسیدم لباسامو عوض کردم به لیلی گفتم که بهش بگه بیاد میخاستم حس واقعیمو بهش بگم
+بله استاد با من کاری دلشتین
_ا.ت حس راجب من چیه
+هن؟(بچم خره 🥲)
_ا.ت میرم سر اصل مطلب من دوست دارم حس تو نسبت بهم بگو....
+اممم... دوستون دارم ولی اخه شما استادین و من فقط یه شاگرد
_مهم نیست
«چند پارتی»
p: 1
*ویو ا.ت*
رفتم مدرسه امروز با استاد جئون کلاس داشتیم
انیو من ا.تم 16سالمه مامانمو تو بچگی از دست دادم بابام تو همون بچگیم رانند اقا جئون شد از بدشانسی من پسرشون شد معلم ریاضیم هی ریدم تو این زندگی
_کیم ا.ت بیا پای تخته سوال 3 رو حل کن
+من؟ بامنین؟
_توی این کلاس کیم ا.ت دیگی داریم؟
"استاد حتما بلد نی (عشوه)
+ای مادرج..... مادر جهت های مختلف زندگی میکنیم
_عه پاشو بیا اینو حل کن
ا.ت: از اونجایی که خرخون کلاس بودم رفتم پای تخته همه رو مثل برقق جواب دادم و انگشت فاکمو به اون دختر نشون دادم و رفتم نشستم سرجام
*ویو جونگکوک*
وقتی ا.ت انگشت فاکشو نشون داد خندم گرفت زنگ خورد همه وسایل هاشونو جمع کردن که برن خونه و ا.تی که مثل مار تو کلاس داشت دنبال چیزی میگشت
_اهم
+مرض.... خودکارم نیست عه
_خودکارت رو میز منه
ا.ت: من معمولا خودکارامو گم میکنم داشتم دنبال خودکارم بودم اصلا متوجه استاد نشدم وایسا الان بهش فحش دادم پشمام
+چیزه استاد من منظورم اون نبود.... شرمنده.... من برم
ا.ت: مثل گوجه شده بودم رفتم خونه تو اتاق خدمتکارا داشتم درسمو میخوندم که لیلی گفت
&هی ا.ت برو ارباب جونگکوک کارت داره
+باشه
جونگکوک: از کیوت بودنش خندم گرفت ماشینمو از پارکینگ برداشتم رفتم خونه وقتی رسیدم لباسامو عوض کردم به لیلی گفتم که بهش بگه بیاد میخاستم حس واقعیمو بهش بگم
+بله استاد با من کاری دلشتین
_ا.ت حس راجب من چیه
+هن؟(بچم خره 🥲)
_ا.ت میرم سر اصل مطلب من دوست دارم حس تو نسبت بهم بگو....
+اممم... دوستون دارم ولی اخه شما استادین و من فقط یه شاگرد
_مهم نیست
۶.۷k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.