hi
جین یوهو بهم نگا کرد
÷تا حالا اینجا ندیدمتون
_لی می هو هستم میکاپر اقای جئون
÷اها موفق باشی
_ممنون
لیا اومد سمتم
/خیلی لجبازه
_اشکال نداره جین پسر خوبیه
/اوهوم تو کارتو خوب انجام دادی هیجان داری نه؟
_اره خیلی.... کارمو خوب انجام دادم
/خوبه اونی
یکی از منجزی ها لیا رو صدا زد و رفت بعدش رفتم رو مبل نشستم و با گوشیم بازیکن زدم وسط بازی گوشیم زنگ خورد. داداشم بود جواب دادم
)علامت داداش می هو بونگ شیک که تو ایران زندگی میکنه &)
&چطوری جوجههههههه لیا خوبه
_خوبیم اوپا تو چطوری زن داداشم چطوره دخترت خوبه؟
&اره همه خوبن
میگم می هو پولس مولی چیزی نمیخوای
_نه داداش تو کمپانی دارم کار میکنم کارش سبکه مشکلی ندارم پول خواستم بهت میگم
&باشه تعارف نکن وقتی به فامیل گفتیم از ایران رفتی چشم هاشون چهار تا شد فکر نمیزدن بتونی بری
_من یه چیزی رو بخوام به دست میارم پس پشم هاشون نریزه.....
+ببخشید خانم لی
»داداش دارن صدام میزنن میرم
&باشه مواظب خودتو اون یکی جوجه باش باس
_بای
بله اقای جئون
+ببخشید مزاحم شدم
_نه اشکال نداره
+میگم مدل موهامو درست میکنین
_بلع
تافت و شونه رو برداشتم و رفتم سمت موهاش
داشتم درستش میکردم که
+شما کره ای نیستید .. درسته؟
_بله من ایرانیم
+همه از زیبایی دخترای ایران میگفتن من باور نمیکردم ولی وقتی تورو دیدم باور کردم
دستم وایساد از خجالت.... من الان از نظر وان خوشگل بودم...؟؟ دستمو به حرکت اومد رو وبا لکنت گفتم
_م.. رس.. ی ل.. طف... دا.. رین
خنده از کرد که دوباره محوش شدم خیلی قشنگ بود موهاشو درست کردم
+تمومه
_ممنون خانم لی
جونگ کم رفت من به رفتنش نگا کردم
مدیر اومد پیشمون
*میهو شی؟
_بله
*میتونید برید کارتون تمومه دیگه
_باشه
وسایلمو جمع کردم رفتم خونه
ویو کوک
رفتم خونه اوفففف مدیر میه و رو زود تر فرستاده و بد خونه ااا میخواستم ازش خدافظی کنم ااا
رفتم از خستگی فقط کپیدم( خدانکنه)
یه هفته بعد ..
امشب جونگ کوک ضبط ام وی داشت توی شب انجام میشد رفتم اونجا فردا دانشگاه داشتم ولی گفتن نزدیکای دو سه تموم میشه باز سه ساعت میتونم بخوابم رسیدم کمپانی
رفتم بالا هانا خواب و بد بیدار کردم در مورد کریم و مدل مو حرف زدیم جونگ کوک اومد
+خانم لی شروع کنیم
_ بله حتما
بهش نگا کردم چطوری روش میشه بشینه جلوی من با یه پیرهن خیلیییی نازککککک که دارو ندارش دیده میشد نشست جلوم از خجالت مردم ممم
ااا خودمو جمع کردم شورا کردم به میکاپ کردن
میکاپ سنگینی و بود و طول میکشید
ویو کوک
نزدیک یه ساعتی و بد ولی هنوز میکاپ تموم نشده و بد مشخص بود خسته شده تحمل نکردم
+میخاین بشینین
_جان؟
یه لحظه قلبم وایسا خیلی قشنگ گفت جان وای قلبم
شرط شیش لایک سه تا کامنت
÷تا حالا اینجا ندیدمتون
_لی می هو هستم میکاپر اقای جئون
÷اها موفق باشی
_ممنون
لیا اومد سمتم
/خیلی لجبازه
_اشکال نداره جین پسر خوبیه
/اوهوم تو کارتو خوب انجام دادی هیجان داری نه؟
_اره خیلی.... کارمو خوب انجام دادم
/خوبه اونی
یکی از منجزی ها لیا رو صدا زد و رفت بعدش رفتم رو مبل نشستم و با گوشیم بازیکن زدم وسط بازی گوشیم زنگ خورد. داداشم بود جواب دادم
)علامت داداش می هو بونگ شیک که تو ایران زندگی میکنه &)
&چطوری جوجههههههه لیا خوبه
_خوبیم اوپا تو چطوری زن داداشم چطوره دخترت خوبه؟
&اره همه خوبن
میگم می هو پولس مولی چیزی نمیخوای
_نه داداش تو کمپانی دارم کار میکنم کارش سبکه مشکلی ندارم پول خواستم بهت میگم
&باشه تعارف نکن وقتی به فامیل گفتیم از ایران رفتی چشم هاشون چهار تا شد فکر نمیزدن بتونی بری
_من یه چیزی رو بخوام به دست میارم پس پشم هاشون نریزه.....
+ببخشید خانم لی
»داداش دارن صدام میزنن میرم
&باشه مواظب خودتو اون یکی جوجه باش باس
_بای
بله اقای جئون
+ببخشید مزاحم شدم
_نه اشکال نداره
+میگم مدل موهامو درست میکنین
_بلع
تافت و شونه رو برداشتم و رفتم سمت موهاش
داشتم درستش میکردم که
+شما کره ای نیستید .. درسته؟
_بله من ایرانیم
+همه از زیبایی دخترای ایران میگفتن من باور نمیکردم ولی وقتی تورو دیدم باور کردم
دستم وایساد از خجالت.... من الان از نظر وان خوشگل بودم...؟؟ دستمو به حرکت اومد رو وبا لکنت گفتم
_م.. رس.. ی ل.. طف... دا.. رین
خنده از کرد که دوباره محوش شدم خیلی قشنگ بود موهاشو درست کردم
+تمومه
_ممنون خانم لی
جونگ کم رفت من به رفتنش نگا کردم
مدیر اومد پیشمون
*میهو شی؟
_بله
*میتونید برید کارتون تمومه دیگه
_باشه
وسایلمو جمع کردم رفتم خونه
ویو کوک
رفتم خونه اوفففف مدیر میه و رو زود تر فرستاده و بد خونه ااا میخواستم ازش خدافظی کنم ااا
رفتم از خستگی فقط کپیدم( خدانکنه)
یه هفته بعد ..
امشب جونگ کوک ضبط ام وی داشت توی شب انجام میشد رفتم اونجا فردا دانشگاه داشتم ولی گفتن نزدیکای دو سه تموم میشه باز سه ساعت میتونم بخوابم رسیدم کمپانی
رفتم بالا هانا خواب و بد بیدار کردم در مورد کریم و مدل مو حرف زدیم جونگ کوک اومد
+خانم لی شروع کنیم
_ بله حتما
بهش نگا کردم چطوری روش میشه بشینه جلوی من با یه پیرهن خیلیییی نازککککک که دارو ندارش دیده میشد نشست جلوم از خجالت مردم ممم
ااا خودمو جمع کردم شورا کردم به میکاپ کردن
میکاپ سنگینی و بود و طول میکشید
ویو کوک
نزدیک یه ساعتی و بد ولی هنوز میکاپ تموم نشده و بد مشخص بود خسته شده تحمل نکردم
+میخاین بشینین
_جان؟
یه لحظه قلبم وایسا خیلی قشنگ گفت جان وای قلبم
شرط شیش لایک سه تا کامنت
۶۵۹
۲۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.