part : 2
ویو یوجین
داشتیم همینطور حرف می زدیم که شائو سرو کلش پیدا شد ... هوف .. این بشر از جون من چی می خواد !؟
شائو : به به ! آقای یوجین .. ازین ورا ؟ ( چشش خورد به یورا ) به .. مادام رو معرفی نمی کنی ؟
یوجین : شائو از جونم چی می خوای ؟ درضم ... نیازی نیست که مادام رو معرفی کنم .. درسته ؟
یورا : اهم اهم ... آقای ؟
شائو : شائو هستم ... لی شائو
یورا : خو ... آقای لی ... لطفاً .. گم شید
شائو : او ..! آقای یوجین ... دوست دخترت خیلی گستاخه ...
یورا + یوجین : ما باهم نیستیم
شائو : اوهه .. پس من مزاحم نشم ( لبخند شیطانی )
یوجین : هوم .. ( رو به یورا ) مادام .. من واقعاً معذرت می خوام بابت این ... این .. هووووف ...
یورا : نه ... اشکال نداره ...( رو به هیرو ) ما دیگه مزاحم نشیم .. مگه نه هیرو .. هیروو.. هههییییررروووووووو
هیرو : ها .. آها .. اره ... بریم
کیوت خنگ ... وا ... یوجین چی بلغور می کنی ؟!
ویو یورا
اون پسره چرا انقدر کراش بود !؟
شیزوکی گفت اونم یه تیک تاکره ....
پس بهتره به پیجش تو تیک تاک یه سر بزنم T_T
( پرش زمانی )
هی .... باهیرو خداحافظی کردم و رفتم خونم .... ساعت ۱۰ و نیم شب بود ... منم که عین سگ گشنم بود ....
رفتم و یه رامیون درست کردم و خوردم ..
ظرفاشو شستم ... ساعت شد ۱۲ ... رفتم تو جام و گوشیم رو برداشتم و دوباره نت رو روشن کردم و رفتم سراغ کامنتا ... دوباره یه کامنت نظرمو جلب کرد ...
کامنت : یورا شی ! می شه با آهنگ TMBAKS یه چالش بری ؟ مثلاً با آهنگ joz to لطفاً @_@
هی ..! رفتم گوشیمو تنزیم کردم و چالش رو رفتم ... چرا امپیتیری بالا می ره لایکا ؟ من همین الان گذاشتم 😐
داشتم همین طوری با خودم حرف می زدم که ...
خماری خماری در این گوشه ی زندان 🤣
داشتیم همینطور حرف می زدیم که شائو سرو کلش پیدا شد ... هوف .. این بشر از جون من چی می خواد !؟
شائو : به به ! آقای یوجین .. ازین ورا ؟ ( چشش خورد به یورا ) به .. مادام رو معرفی نمی کنی ؟
یوجین : شائو از جونم چی می خوای ؟ درضم ... نیازی نیست که مادام رو معرفی کنم .. درسته ؟
یورا : اهم اهم ... آقای ؟
شائو : شائو هستم ... لی شائو
یورا : خو ... آقای لی ... لطفاً .. گم شید
شائو : او ..! آقای یوجین ... دوست دخترت خیلی گستاخه ...
یورا + یوجین : ما باهم نیستیم
شائو : اوهه .. پس من مزاحم نشم ( لبخند شیطانی )
یوجین : هوم .. ( رو به یورا ) مادام .. من واقعاً معذرت می خوام بابت این ... این .. هووووف ...
یورا : نه ... اشکال نداره ...( رو به هیرو ) ما دیگه مزاحم نشیم .. مگه نه هیرو .. هیروو.. هههییییررروووووووو
هیرو : ها .. آها .. اره ... بریم
کیوت خنگ ... وا ... یوجین چی بلغور می کنی ؟!
ویو یورا
اون پسره چرا انقدر کراش بود !؟
شیزوکی گفت اونم یه تیک تاکره ....
پس بهتره به پیجش تو تیک تاک یه سر بزنم T_T
( پرش زمانی )
هی .... باهیرو خداحافظی کردم و رفتم خونم .... ساعت ۱۰ و نیم شب بود ... منم که عین سگ گشنم بود ....
رفتم و یه رامیون درست کردم و خوردم ..
ظرفاشو شستم ... ساعت شد ۱۲ ... رفتم تو جام و گوشیم رو برداشتم و دوباره نت رو روشن کردم و رفتم سراغ کامنتا ... دوباره یه کامنت نظرمو جلب کرد ...
کامنت : یورا شی ! می شه با آهنگ TMBAKS یه چالش بری ؟ مثلاً با آهنگ joz to لطفاً @_@
هی ..! رفتم گوشیمو تنزیم کردم و چالش رو رفتم ... چرا امپیتیری بالا می ره لایکا ؟ من همین الان گذاشتم 😐
داشتم همین طوری با خودم حرف می زدم که ...
خماری خماری در این گوشه ی زندان 🤣
۵.۲k
۰۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.