بعضی چیزها را نمی شود نوشت، هر قدر هم که نویسنده ی خلاقی
بعضی چیزها را نمیشود نوشت، هر قدر هم که نویسنده ی خلاقی باشی.
نمیشود گفت، هرچقدر هم فن بیانت قوی باشد.
بعضی چیز ها را نمیشود نُت کرد و بر جان ساز نواخت، هر اندازه هم که موسیقی دان زبردستی باشی.
نمیشود بر بوم کشید، نمیشود بر پیکرِ چوب و سنگ تراشید، نمیشود عکسش را برداشت یا فیلمش را گرفت.
بعضی چیزها را فقط باید بود و دید و با تمام وجود حس کرد. زیرا برای انتقالشان به کس دیگر، هنوز هیچ هنری اختراع نشده است.
مثلا شکل همین جای خالیِ تو را من چطور شرح بدهم که بفهمی؟ این خلاء تاریک و سرد را چکونه توصیف کنم؟ این سیاه چاله ی هولناک و غم انگیز که دارد روح و جان هر چه هست را میبلعد.
چطور باید بگویم دیوارهای این خانه به اندازه ی دیواره های گور تنگ شده است، و سقفش از آن هم کوتاه تر؟
نه! فایده ای ندارد. اصلا هر چه بگویم همه هیچ است و پوچ.
خودت باید باشی.
فقط خودت باید چشم در چشم، به این عفریت کریه المنظر نگاه کنی تا بفهمی در نبودت با چه هیولایی همنشینم.
اما اگر باشی که دیگر جای خالیَت اینجا نیست.
بعضی چیزها را فقط دیوانه ها میبینند و بس.
نمیشود گفت، هرچقدر هم فن بیانت قوی باشد.
بعضی چیز ها را نمیشود نُت کرد و بر جان ساز نواخت، هر اندازه هم که موسیقی دان زبردستی باشی.
نمیشود بر بوم کشید، نمیشود بر پیکرِ چوب و سنگ تراشید، نمیشود عکسش را برداشت یا فیلمش را گرفت.
بعضی چیزها را فقط باید بود و دید و با تمام وجود حس کرد. زیرا برای انتقالشان به کس دیگر، هنوز هیچ هنری اختراع نشده است.
مثلا شکل همین جای خالیِ تو را من چطور شرح بدهم که بفهمی؟ این خلاء تاریک و سرد را چکونه توصیف کنم؟ این سیاه چاله ی هولناک و غم انگیز که دارد روح و جان هر چه هست را میبلعد.
چطور باید بگویم دیوارهای این خانه به اندازه ی دیواره های گور تنگ شده است، و سقفش از آن هم کوتاه تر؟
نه! فایده ای ندارد. اصلا هر چه بگویم همه هیچ است و پوچ.
خودت باید باشی.
فقط خودت باید چشم در چشم، به این عفریت کریه المنظر نگاه کنی تا بفهمی در نبودت با چه هیولایی همنشینم.
اما اگر باشی که دیگر جای خالیَت اینجا نیست.
بعضی چیزها را فقط دیوانه ها میبینند و بس.
۲.۸k
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.