تو مال منی پارت ۶ قسمت ۲

آروم به سمت صندلی رفتم و نشستم روش

+ سرگرددد لطفا از دستم عصبی نباشید، به خدا فقط میخواستم یکم پوستتون بوی گلا و درختارو بگیره کم کم دارید بوی اتاق می‌گیرد

کوک حرفی نزد و به روبه‌رو خیره موند
آروم به سمت گلای زرد و صورتی اونجا رفتم و چند تاشو کندم و به سمت سرگرد برگشتم

ترس و کنار گذاشتم و رو صورت جذابش خم شدم و گل زرد و کنار گوشش گذاشتم

= سرگرد به وضوح سرعت گرفتن ضربان قلبش و حس می‌کرد و متعجب بود از واکنشی که بدنش نشون میداد

ا/ت با مهربونی موهای سرگرد و یه حالت قبل مرتب کرد و گل صورتی رو کنار گوش خودش گذاشت و با مرتب کردن موهاش کتاب و باز کرد و کنار پای سرگرد نشست..

+ صدای لطیف ا/ت بلند شد و دوباره مشغول خوندن کتاب شد ولی من تمام حواسم پی حسی بود که وقتی اون گل و کنار گوشم گذاشت بهم دست داد...

سعی کردم افکارم و کنار بزنم و به صدای ا/ت گوش بدم که مثل یه جوجه رنگی زیرپام نشسته و داره پرحرفی میکنه...

× سرگرد حواستون به منه +آره

= صدایی از ا/ت در نیومد که یهو کتاب و بست و بلند شد و به سمت حوض رفت
لبه حوض نشست و شروع کرد به حرف زدن

× دستم و توی آب فرو بردم و مشت پر از آبم و بیرون اوردم
× گویی آن پسر مانند آبی بر زمین جاری شد و مانند اشکی از خیابان جدا
سرگشته به سوی آزادی میرفت اما دریغ از یک نشانه " دستم و روی چشمام گذاشتم و ادامه دادم: چشمانش از درد دوری میسوخت و دستانش دلتنگ آغوش گرم آن دختر جان میداد

ایندفعه دستم و روی سینه‌ام گذاشتم و گفتم: با خود زمزمه می‌کرد این تاوان کدام گناه من است اما عاجز از گرفتن جوابی درمانده بر زمین سر نهاد...

× ا/ت داشت به صورت نمایش کتاب و تعریف می‌کرد و من محو چشمای درشتش بودم که اشکی شده بود و دستای لاغر و نازکی که از تلخی کتاب میلرزید...

از دست خودم عصبی شدم که انقد دقیق در حال برسی کردن اون دختربچه بودم
+ بسه پاشو بریم تو
دیدگاه ها (۲)

فالو=فالو

۱۰۰ تایی بشیم بقیه رمانو میزارم🙂

تو مال منی پارت ۶

چشمای گربه ای🥲

شوهر دو روزه. پارت۷۷

⁶⁴ا/ت با احساس سنگینی پلک‌هایم به آرامی باز کردم و از خواب ب...

پارت ۸ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط