تو تریلی که نشستیم حرکت کردیم ...گفتند یه روستا قبل از کو
تو تریلی که نشستیم حرکت کردیم ...گفتند یه روستا قبل از کوته می تونیم استراحت و حموم بریم و بعد به سمت نجف بریم ا این شد که مهمون خونه محمدرضا شدیم وهرد روستا شدیم ریختن دور تریلی برای بردن زوار به خونشون اون خونه های که پرچم داشتن پذیرایی زوار هستند
۹۶۰
۲۶ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.