آقای میم از آن سیدهای منتقد نظام است...
آقای میم از آن سیدهای منتقد نظام است...
چند روز قبل که یکی از همکاران فیش حقوقی اش را گرفته بود و در حین مقایسه طبق معمولش با گذشته ها فهمیدیم فیش آقا 36 میلیون است!!! آنهم یک کارشناس آزمایشگاه... با یک حساب نه چندان دوانگشتی تخمین زدم درآمد آقا و خانم میم حداقل 45 میلیون ماهانه است...
یک خانم و آقا با یک پسر کنکوری...
من نه به حقوقی کار دارم که اینجا نوشتم و نه به انتقادهایش...
من حتی به تمام مسافرتهای خارج از کشورشان کاری ندارم...
حرف جو مسموم و فضای به شدت مخرب و ناامید کننده ای است که همکاران میلیونر و دکتر میلیاردر ما هر روز از خروس خوان تا یکی دوساعت دیگر که شیفت عصر هم تمام میشود در آزمایشگاه و بین علی الخصوص نیروهای تازه کار پخش میکنند...
حتی بحثم این نیست که چقدر یکسری از همین آقایان با کم کاری و تنبلی هایشان به اسم اینکه حقمان را نمیدهند نوبتهای مراجع ها را یک ماهه کرده اند...
حتی بحثم این نیست این مدافعان حقوق مردم، حتی حاضر نیستند گاهی کمی از استراحتشان بزنندبحاطر بیماری که حالش خوب نیست و سریعتر جوابش را آماده کنند...
نه...
من بارها مقابل اینها ایستاده ام و هزار بار با ترفند سعی کرده ام مدافع حقوق بیماران باشم...
اما بحثم حال خراب خود آقای میم است...
گاهی با خودم فکر میکنم چطور دوام آورده تا حالا با این هجمه و حجم از کلیپهای دردناک...
محال است یک روز شیفت باشیم با هم و موجی از:
" ما بدبختیم... ما بیچاره ایم... ما فلک زده ایم... آنطرف آب حتی کشورهای فلک زده آفریقایی از ما اوضاعشان بهتر است..." روبه رو نشویم...
من که این حرفها برایم دو ریال ارزش ندارد که بخواهد تاثیر کند...
اما دلم برای روحی میسوزد که آمده تا به سمت تعالی برود اما با حسرت آنچه ندارد روز به روز بیش از قبل سرکوب میشود...
و گاهی با خودم میگویم کاش آقای میم مهاجرتش مهیا شود...
بعضی ها اینجا بمانند نابود میشوند...
نه به خاطر مشکلاتشان... نه... بخاطر نگاهی که همیشه به بیرون دوخته اند...
#الهام
چند روز قبل که یکی از همکاران فیش حقوقی اش را گرفته بود و در حین مقایسه طبق معمولش با گذشته ها فهمیدیم فیش آقا 36 میلیون است!!! آنهم یک کارشناس آزمایشگاه... با یک حساب نه چندان دوانگشتی تخمین زدم درآمد آقا و خانم میم حداقل 45 میلیون ماهانه است...
یک خانم و آقا با یک پسر کنکوری...
من نه به حقوقی کار دارم که اینجا نوشتم و نه به انتقادهایش...
من حتی به تمام مسافرتهای خارج از کشورشان کاری ندارم...
حرف جو مسموم و فضای به شدت مخرب و ناامید کننده ای است که همکاران میلیونر و دکتر میلیاردر ما هر روز از خروس خوان تا یکی دوساعت دیگر که شیفت عصر هم تمام میشود در آزمایشگاه و بین علی الخصوص نیروهای تازه کار پخش میکنند...
حتی بحثم این نیست که چقدر یکسری از همین آقایان با کم کاری و تنبلی هایشان به اسم اینکه حقمان را نمیدهند نوبتهای مراجع ها را یک ماهه کرده اند...
حتی بحثم این نیست این مدافعان حقوق مردم، حتی حاضر نیستند گاهی کمی از استراحتشان بزنندبحاطر بیماری که حالش خوب نیست و سریعتر جوابش را آماده کنند...
نه...
من بارها مقابل اینها ایستاده ام و هزار بار با ترفند سعی کرده ام مدافع حقوق بیماران باشم...
اما بحثم حال خراب خود آقای میم است...
گاهی با خودم فکر میکنم چطور دوام آورده تا حالا با این هجمه و حجم از کلیپهای دردناک...
محال است یک روز شیفت باشیم با هم و موجی از:
" ما بدبختیم... ما بیچاره ایم... ما فلک زده ایم... آنطرف آب حتی کشورهای فلک زده آفریقایی از ما اوضاعشان بهتر است..." روبه رو نشویم...
من که این حرفها برایم دو ریال ارزش ندارد که بخواهد تاثیر کند...
اما دلم برای روحی میسوزد که آمده تا به سمت تعالی برود اما با حسرت آنچه ندارد روز به روز بیش از قبل سرکوب میشود...
و گاهی با خودم میگویم کاش آقای میم مهاجرتش مهیا شود...
بعضی ها اینجا بمانند نابود میشوند...
نه به خاطر مشکلاتشان... نه... بخاطر نگاهی که همیشه به بیرون دوخته اند...
#الهام
۱۸۶.۳k
۰۷ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.