ملکه ی من (پارت ۷)
ا/ت ویو
صبح پاشدم دیدم تو تختمم
_ اجوما تو منو گذاشتی رو تخت؟؟؟
× نه
_ پس کی منو گذاشته رو تخت
× امپراطور حتما گذاشته
_ اون چطور جرعتتتت کردههه؟؟؟
× اون همسر شماست و میتونه
اجوماها اومدن موهامو درست بکنن
درست کردن موها تموم شد
_ اجوما این همه صبحونه برای چیه تازه از هرکدوم دوتا هست اینا چیهههه؟؟؟؟
که تا اجوما خواست بگه گفتن امپراطور تشریف فرما میشوند بیایید و به ایشان خوشامد بگویید
پاشدم احترام گذاشتم نشست
_ عالیجناب برای چی به اینجا اومدید
_ امروز روز ششم هست پس چرا به اینجا اومدید هنوز وقتش تموم نشده
_ پس مه ینو چی؟؟
+ اولش اسمه اون زنیکه رو نیار دومنش مگه چیه پیش زنم بیام
_ شما دیشب من رو توی تختم گذاشتید
+ بله
_ چه طور جرعت کردیییی هااااا
+ تو زن منی جرعت نمیخواد
_ پس اینهمه وقت من زنتون نبودم؟؟؟؟
+ معذرت میخوام اون مه ینو یه
آدمی بود فقط برای پول اومده بود
بهم جلو چشم خیانت کرد
صبح پاشدم دیدم تو تختمم
_ اجوما تو منو گذاشتی رو تخت؟؟؟
× نه
_ پس کی منو گذاشته رو تخت
× امپراطور حتما گذاشته
_ اون چطور جرعتتتت کردههه؟؟؟
× اون همسر شماست و میتونه
اجوماها اومدن موهامو درست بکنن
درست کردن موها تموم شد
_ اجوما این همه صبحونه برای چیه تازه از هرکدوم دوتا هست اینا چیهههه؟؟؟؟
که تا اجوما خواست بگه گفتن امپراطور تشریف فرما میشوند بیایید و به ایشان خوشامد بگویید
پاشدم احترام گذاشتم نشست
_ عالیجناب برای چی به اینجا اومدید
_ امروز روز ششم هست پس چرا به اینجا اومدید هنوز وقتش تموم نشده
_ پس مه ینو چی؟؟
+ اولش اسمه اون زنیکه رو نیار دومنش مگه چیه پیش زنم بیام
_ شما دیشب من رو توی تختم گذاشتید
+ بله
_ چه طور جرعت کردیییی هااااا
+ تو زن منی جرعت نمیخواد
_ پس اینهمه وقت من زنتون نبودم؟؟؟؟
+ معذرت میخوام اون مه ینو یه
آدمی بود فقط برای پول اومده بود
بهم جلو چشم خیانت کرد
- ۱.۷k
- ۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط