یک شبانهروز با کولبران

یک شبانه‌روز با کولبران_۲




بار با ماشین‌های تویوتا رسیده است، در بارزدن قاطرها همه به همدیگر کمک می‌کنند، همبستگی کولبران در طول مسیر دیدنی و ستودنی است.
دو گروه از قاطرداران زودتر از ما رفتند، می‌خواستند کارشان به شب نکشد و در روشنی روز به مقصد برسند. مسعود می‌رود با صاحب بار ما «حساب‌وکتاب» کند، بار ما «ال‌سی‌دی» است. با رضا قاطرها را بار می‌زنیم. ساعت ١٤:٢٠ است در بعدازظهری آفتابی، قاطرها یکی‌یکی به راه می‌افتند و روانه مسیر می‌شوند. همچنان که می‌رفتیم از دور معلوم بود که قاطرهایی دارند برمی‌گردند. نزدیک شدیم از کولبری که برگشته بود، ماجرا را پرسیدیم. گفت: «نرسیده به جاده یک مین منفجر شده، قاطری را کشته و پای صاحبش هم زخمی شده است.


#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
دیدگاه ها (۳)

یک شبانه‌روز با کولبران_۲ عده‌ای رد شدند و رفتند، چهار نفر ه...

یک شبانه‌روز با کولبران_۲سراغ برادران دانشجو می‌روم؛ محسن دا...

یک شبانه‌روز با کولبران_۲قاطرها را آب می‌دهیم و به درخت‌ها م...

یک شبانه‌روز با کولبران_۲وقت ناهار است. با مسعود و رضا به چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط