بااحترام وعشق فراوان تقدیم به حسین آقای عزیزتنهاترازدیر
بااحترام وعشق فراوان تقدیم به #حسین آقای عزیز(تنهاترازدیروز)
,,,,,,,,,,,,,لایک نکن فقط بخونید
اسمم مهدی,28سالمه و شغلم,,,,,,,,,من بنا هستم وچون دو ساله ازدواج کردمو مستاجر هستم واینکه تو شهرم کمبود کار بود به تهران رفتم وشدم کارگرساده یا واضح بگم شدم همال چون دوست نداشتم خانومم اول زندگی بافقر روبه رو بشه
یه روز که مشغول کار بودم زنم زنگ زدوبعد از احوال پرسی بهم گفت گوشیم دیروز سوخت الان دیگه گوشی ندارم منم زود براش پول فرستادم تا واسه خودش گوشی بخره,پسرای که کنارم کار میکردن از برنامه ای به اسم لاین می حرفیدن دوستم اصرارکرد که تو هم لاینتو وصل کن توش پره دختره ولی یاد زنم افتادمو بیخیال شدم.
ولی بازم با اصرار دوستام لاینو واسم نصب کردن منم ک دیدم اونا میگن و میخندن نگاهی به لاین انداختم وتا باز شد تصویره فرجامی دیدم. عکس زنم که تو لاین بود با خط دیگم ادش کردم وتا چند روز پستاشو لایک میکردم تا اینکه یه روز تو پستش نوشت فردا روز ولنتاینه نمیدونم واسه عشقم چی بخرم,منم واسش کامنت گذاشتم,,,,,اون تو رو همینجور که هستی میخواد و عاشقته بهم خندیدوگفت مرسی. خیلی خوشحال بودم کلان کمبودیهایه دستمو کوبیدگی بدنمو فراموش کردم فرداش بهم زنگید و ازم پول خواست منم واسش فرستادم و خیلی کنجکاو بودم که چی میخواد بخره,
روز ولنتاین رسید با خوشحالی لاینو باز کردم رفتم پستش عکس یه پسرو دیدم با یک کت قهوه ای که زیرش نوشته شده بود این عشقمه کتی که واسش خریدم قشنگه؟؟؟
منم رفتم پی ویش یه عکس با لباس کارگریم گرفتمو نوشتم
عشقم عشقه جدیدت
مبارک
94/9/19ساعت19:27
,,,,,,,,,,,,,لایک نکن فقط بخونید
اسمم مهدی,28سالمه و شغلم,,,,,,,,,من بنا هستم وچون دو ساله ازدواج کردمو مستاجر هستم واینکه تو شهرم کمبود کار بود به تهران رفتم وشدم کارگرساده یا واضح بگم شدم همال چون دوست نداشتم خانومم اول زندگی بافقر روبه رو بشه
یه روز که مشغول کار بودم زنم زنگ زدوبعد از احوال پرسی بهم گفت گوشیم دیروز سوخت الان دیگه گوشی ندارم منم زود براش پول فرستادم تا واسه خودش گوشی بخره,پسرای که کنارم کار میکردن از برنامه ای به اسم لاین می حرفیدن دوستم اصرارکرد که تو هم لاینتو وصل کن توش پره دختره ولی یاد زنم افتادمو بیخیال شدم.
ولی بازم با اصرار دوستام لاینو واسم نصب کردن منم ک دیدم اونا میگن و میخندن نگاهی به لاین انداختم وتا باز شد تصویره فرجامی دیدم. عکس زنم که تو لاین بود با خط دیگم ادش کردم وتا چند روز پستاشو لایک میکردم تا اینکه یه روز تو پستش نوشت فردا روز ولنتاینه نمیدونم واسه عشقم چی بخرم,منم واسش کامنت گذاشتم,,,,,اون تو رو همینجور که هستی میخواد و عاشقته بهم خندیدوگفت مرسی. خیلی خوشحال بودم کلان کمبودیهایه دستمو کوبیدگی بدنمو فراموش کردم فرداش بهم زنگید و ازم پول خواست منم واسش فرستادم و خیلی کنجکاو بودم که چی میخواد بخره,
روز ولنتاین رسید با خوشحالی لاینو باز کردم رفتم پستش عکس یه پسرو دیدم با یک کت قهوه ای که زیرش نوشته شده بود این عشقمه کتی که واسش خریدم قشنگه؟؟؟
منم رفتم پی ویش یه عکس با لباس کارگریم گرفتمو نوشتم
عشقم عشقه جدیدت
مبارک
94/9/19ساعت19:27
- ۴.۵k
- ۱۹ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط