فقط نگرانتممن نمیخوام که کسی که مال منه اسیب بب
_فقط نگرانتم...من نمیخوام که... کسی که مال منه... اسیب ببینه
انتظار داشتم الان سوال پیچم کنه... ولی حرفی نزد... حتی نپرسید که منظورم چیه! ف
_ببخشید سرت داد زدم، فقط عصبی و نگران بودم
هوم، منم ببخشید، باید بهت گوش میدادم
بعد دستشو دور کمرم حلقه کرد
با این کارش لبخندی زدم، ازش جدا شدم و صورتشو قاب کردم
ا.ت خانم از من دلخوره؟
سرشو تکون داد که لبخندی به کیوتیش زدم
_امروز هرچی ا.ت خانم بگه انجام میدم باشه؟
لبخندی زد و منم از اینکه خیلی ازم ناراحت نیست و میتونم از دلش درارم لیخند متقابلی زدم
ازش کمی فاصله گرفتم و کیفشو براش اوردم
_اوردمت هم خوش بگذرونیم هم یچیز مهمی بهت بگم، ببین چیش
اشکال نداره، الان میریم بیرون از دلم دراری بهم میگی
پوزخندی زدم
چیه؟ خب باید از دلم در بیاری، راستش... همیشه دوست داشتم برتی دوست پسرم ناز کنم و اونم کمی حرص بخورهو همه کاری کنه که از دلم دراره ولی من که دوست پسر ندارم... پس با تو اینکارو میکنم،از الان به بعد وقتی ناراحتم باهات حرفم نمیزنم، باید زود سعی کنی خوشحالم کنی
_ایش ایش، دختره لوس، به من چه
چشم غره ای رفت و روشو برگردوند و از اتاق بیرون رفت
ببینشا، واقعا رفت... منم پشت سرش راه افتادم
_خب ا.ت خانوم لوس، کجا بریم
حوصله شهربازی ندارم ولی یروز باید ببریم،برای شامم باید بریم رستوران و مهمونم کنی
_اه باشه، بریم
"ا.ت ویو"
وقتی با فلیکس رفتم اتاق استراحت اولش خوب پیش رفت، ولی یهو منو به دیوار کوبید و بین خودش و دیوار نگهم داشت
*ا.ت میشه باهم باشیم؟ حتما میگی این چه عوضیه لابد هرکیو میبینه همینو میگه، ولی باید بگم اینطور نیست، من دنبال یکیم که درکم کنه بخاطر همین تا الان چندین تا دوست دختر داشتم، تورو هم قبلا هوسوک بهم معرفی کرده بود و...
یاااا فلیکس این حرفا چیه؟ ولم کن بزار برم
دیگه داشت کمی اذیتم میکرد که هوسوک اومد و یه دعوای حسابی با فلیکس داشت
ولی از اغوشش خیلی خوشم اومد خیلی گرم و پر محبت بود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بخش اول
کسی میدونه پارت چنده؟
انتظار داشتم الان سوال پیچم کنه... ولی حرفی نزد... حتی نپرسید که منظورم چیه! ف
_ببخشید سرت داد زدم، فقط عصبی و نگران بودم
هوم، منم ببخشید، باید بهت گوش میدادم
بعد دستشو دور کمرم حلقه کرد
با این کارش لبخندی زدم، ازش جدا شدم و صورتشو قاب کردم
ا.ت خانم از من دلخوره؟
سرشو تکون داد که لبخندی به کیوتیش زدم
_امروز هرچی ا.ت خانم بگه انجام میدم باشه؟
لبخندی زد و منم از اینکه خیلی ازم ناراحت نیست و میتونم از دلش درارم لیخند متقابلی زدم
ازش کمی فاصله گرفتم و کیفشو براش اوردم
_اوردمت هم خوش بگذرونیم هم یچیز مهمی بهت بگم، ببین چیش
اشکال نداره، الان میریم بیرون از دلم دراری بهم میگی
پوزخندی زدم
چیه؟ خب باید از دلم در بیاری، راستش... همیشه دوست داشتم برتی دوست پسرم ناز کنم و اونم کمی حرص بخورهو همه کاری کنه که از دلم دراره ولی من که دوست پسر ندارم... پس با تو اینکارو میکنم،از الان به بعد وقتی ناراحتم باهات حرفم نمیزنم، باید زود سعی کنی خوشحالم کنی
_ایش ایش، دختره لوس، به من چه
چشم غره ای رفت و روشو برگردوند و از اتاق بیرون رفت
ببینشا، واقعا رفت... منم پشت سرش راه افتادم
_خب ا.ت خانوم لوس، کجا بریم
حوصله شهربازی ندارم ولی یروز باید ببریم،برای شامم باید بریم رستوران و مهمونم کنی
_اه باشه، بریم
"ا.ت ویو"
وقتی با فلیکس رفتم اتاق استراحت اولش خوب پیش رفت، ولی یهو منو به دیوار کوبید و بین خودش و دیوار نگهم داشت
*ا.ت میشه باهم باشیم؟ حتما میگی این چه عوضیه لابد هرکیو میبینه همینو میگه، ولی باید بگم اینطور نیست، من دنبال یکیم که درکم کنه بخاطر همین تا الان چندین تا دوست دختر داشتم، تورو هم قبلا هوسوک بهم معرفی کرده بود و...
یاااا فلیکس این حرفا چیه؟ ولم کن بزار برم
دیگه داشت کمی اذیتم میکرد که هوسوک اومد و یه دعوای حسابی با فلیکس داشت
ولی از اغوشش خیلی خوشم اومد خیلی گرم و پر محبت بود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بخش اول
کسی میدونه پارت چنده؟
- ۱.۵k
- ۰۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط