آهای فرسنگها دور از من

آهای فرسنگ‌ها دور از من
بازگشت را تعبیری دوباره کن
قشنگ کن
غربتِ بی‌ انتهای مرا
قشنگ کن
اتفاقِ غروب و کوچه و انتظارِ پنجره را
رگبارِ بهاری شو
ببار
بی‌ محابا ببار
بر این تن‌ِ مشتاق
بگذار چون گذشته
بیدی باشم
که ازهر نسیمِ عشق
می‌ لرزد
قشنگ کن
سایه روشنِ بودنِ مرا


#نیکی_فیروزکوهی
دیدگاه ها (۳)

لذت شیرین خواب هر شبت مال خودت لطف کن بگذار من هرصبح بیدارت ...

یبار رفتیم پیاده روی، مثلا عشقولانه، از بارون که خبری نبود، ...

رفته بودم دو سه خط شعر بخوانم که نشد دیدنت رفت چنان روی روان...

حیف است خوابیدن وقتی زندگی ،بیرحمانه کوتاه است!اگر در جهانی ...

شب، بوی گیسوانت را دارد.بادی که از سمت پنجره می‌وزد، ردّ لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط