ای زلیخا یوسف چاهت منم

ای زلیخا یوسف چاهت منم
کشتهٔ آن صورت ماهت منم

ای زلیخا لحظه ای بنگر مرا
عابری تن تشنه درراهت منم

من کنارت حس شادی میکنم
عاشق لبخند گه گاهت منم

ای زلیخا مست آغوشت شدم
بردهٔ آن قلب چون شاهت منم

کشته من را ای زلیخا عشق تو
آنکه مرد از تلخی آهت منم
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۴)

می نویسم عشق و می لرزد دلم مینویسم عشق و اشکم میچکد مینویسم ...

در انتهای کوچه ای کاشانه دارد یار منروی نگاهش یک بغل پروانه ...

مادرم خود همــــه گل بود و گل از دیدن اوصـــبح هـــا باز کند...

ای نازنین لحنت چقدر احساس داردگل واژه هایت قیمت الماس دارد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط