خسته از اخمم و لبخند دلم میخواهد

خسته از اخمم و لبخند دلم میخواهد
بوسه از آن لب ِچون قند دلم میخواهد
تو نگاهم بکنی من بشوم محو ِتوباز
وای از این حس ِخوشایند دلم میخواهد

تو گره وانکنی از گره ی آن موهات
کی رهایی ِدل از بند دلم میخواهد!؟

نه نگویی دل و بیدل نکنی با دل من
عشق ِبی چون و چه و چند دلم میخواهد

عشق ِبی وقفه بی دغدغه بی دوز و کلک
ساده، بی حیله و ترفند دلم میخواهد

بعد ِیک عمر دویدن و رسیدن تا تو
یک دل ِعاشق ِپابند دلم میخواهد

باغ ِپاییزم و لبریز ِهوای آذر
فکر ِنوروزم و اسفند دلم میخواهد

بشکفد تا گل لبخند به لب های تو باز
شادی ات را زخداوند دلم میخواهد

کاشکی دل به دل ِعاشق من بسپاری
با گلی مثل ِتو پیوند دلم میخواهد

پشت ِپرچین ِدلت منتظرم نگذاری
خسته از اخمم و لبخند دلم میخواهد
دیدگاه ها (۵)

ای خدا یار من آنجاست حواست باشداو نشان کرده ی اینجاست حواست ...

مرگ را دوست دارمچون وقتی برعکسش کنیشبیه آغوش تو می شود...🍁 ...

غزلی نیست که در وصف تو کامل گردددل زارم به فدایت که چ...

الهی خدایا تازه بیشترازقبل توروشناختم بیشتر حست میکنم بیشتر ...

عشق بی پایان من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط