قناری گفت کرهی ما

.
قناری گفت : کُره‌ی ما
کُره‌ی قفس‌ها با میله‌های زرین و چینه‌دانِ چینی.

ماهی‌ سُرخِ سفره‌ی هفت‌ سین ‌اش
به محیطی تعبیر کرد که هر بهار
متبلور می‌شود.

کرکس گفت : سیاره‌ی من
سیاره‌ی بی ‌همتایی که در آن مرگ
مائده می‌آفریند.

کوسه گفت : زمیـن
سفره‌ی برکت‌ خیزِ اقیانوس‌ها

انسان سخنی نگفت
تنها او بود که جامه به تن داشت
و آستینش
از اشک تَر بود.

#احمد_شاملو
دیدگاه ها (۷)

چمدان های بسیاری دیده ام بسته دنباله ی بی پایان هر چه سفر و ...

خدایا!دیوار خانه‌ی مرا در بهشتکاهگلی بسازمی‌خواهم هر روز عصر...

چار درخت اناردر باغ تو می‌روید(تازه‌ترین را بر گیرمحض دل من)...

چیزهای زیادی غمگین‌تر از توقف قطار در باران هست چیزهای زیادی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط