فیک هانما part 2
it's really hard to accept 🍪💛
ا/ت:هینا اونجارو نگا کن...........
هینا: منظورت.....اها دراکن رو میگی؟
ا/ت: اونیییییییی سانننننننننننننن[داداش]🥹
هینا:واتتتتتتتتتت؟؟؟؟؟؟
ا/ت:ووعیییییییییییی
دراکن: ها؟ این ...😳
وای ...! خداااااااااااااااا اون ا/تسسسسس
🥹
_پریدن تو بغل داداشیش_
ا/ت:کنننننننننننننننننن چقد دراز شدی
دراکن: اوروسهه 🥹💜[جعرر😐]
ا/ت : دلم برات تنگ شدهههههههه داداشییییی
اما:😶😐😠😠😤😡🤬👿👿👿👿👿👿☠️ ......کارت تموممممهههههههههههه تمههههههههههههههههه از دراکننننن فاصلههههههه بگیررررررررررررررررررررررررررررر دورشوووووووووووووووووووووووووووووووووو
_گرفتن میله از دست مایکی_
ویو مایکی:
مایکی:کن چین برام دوریاکی بگیر باید انرژی بگیرم😌🙂↕️
دراکن: انقد اینطوری صدام نکن😑
مایکی:باشه کن چین..😆
دراکن: مایکیییییی
اما: این میله اصن برای چیه؟
مایکی: خب میخوایم باهاش تمرین کنیم😆:]
اما: مجبور بودی 2 ساعت اینو باخودت اینور اونور بیاری ؟
"اونیییییییییی ساننننننننننن"
یکی انگار داشت کن چین رو صدا میزد... گف اونی سان؟ ینی کن داداششه؟
اوع کن پراش ریخته کن چین دارع میدوعه سمت دختره ؛ خیلی شبیهشه[دوزتان واقعا کسی شبیه به کن پیدا نکردم:] ]
مایکی :اما تو میدونستی کن چین یه.....اما؟ ااااا وایسااااااااا میلهرو کجا میبری ؟؟؟؟؟
اما الان دخترره رو از هشت ناحیه پاره میکنهههه
شروع کردم بدوعم دنبالش ک کار احمقانه ای نکنه... ولی .....اخخخخخخخ
ویو راوی:
اما چان کاملا غیرتی شده 3 تا ضربه به ا/ت بیچاره زده ؛/ یکی تو سرش یکی تو صورتش یکی هم تو دستش... و دراکن میله رو اونورشو میگیره و نگه میداره تا اما کاری نکنه [اما بچم چقد غیرتی شده🥹😂😂]
دراکن: اماااااا بس کننننن
اما: زهر ماره بس کننننن اون برا چی باید تورو بغل کنههه
دراکن: طوری حرف میزنی انگار دوس دخترمه**/
اما: غلط خوردی اصن اون به چ حقی باید نزدیک تو بشه؟
هینا: اما چاننننننن چی کار میکننننینییییی ولششش کنننننننن#! &*
دراکن: اما چان اون خواهرمه ول کن اون میلرو کشتیششش😮💨🚬
اما میله از دستش میوفته
اما: وای خاک...
گومنننن🥺🥺
مایکی: اماااااااااا چی کار کردیییییی؟؟؟؟
دراکن بیهوش شده بلندش کن ببرش بیمارستاننننننن نمیرهههه
دراکن: نه بیهوش شده😮💨🚬
_ا/ت براید استایل بغل میشه_
10 مین بعد:
هینا: اما خیلی ببخشیدا ولی تا حالا انقد وحشی ندیدمت😐😂
دراکن: تو ا/ت رو میشناسی؟
هینا: اوع ارع بست فرندمه..
مایکی:
_پارت بعد تا 25 تایی شدن:]
ا/ت:هینا اونجارو نگا کن...........
هینا: منظورت.....اها دراکن رو میگی؟
ا/ت: اونیییییییی سانننننننننننننن[داداش]🥹
هینا:واتتتتتتتتتت؟؟؟؟؟؟
ا/ت:ووعیییییییییییی
دراکن: ها؟ این ...😳
وای ...! خداااااااااااااااا اون ا/تسسسسس
🥹
_پریدن تو بغل داداشیش_
ا/ت:کنننننننننننننننننن چقد دراز شدی
دراکن: اوروسهه 🥹💜[جعرر😐]
ا/ت : دلم برات تنگ شدهههههههه داداشییییی
اما:😶😐😠😠😤😡🤬👿👿👿👿👿👿☠️ ......کارت تموممممهههههههههههه تمههههههههههههههههه از دراکننننن فاصلههههههه بگیررررررررررررررررررررررررررررر دورشوووووووووووووووووووووووووووووووووو
_گرفتن میله از دست مایکی_
ویو مایکی:
مایکی:کن چین برام دوریاکی بگیر باید انرژی بگیرم😌🙂↕️
دراکن: انقد اینطوری صدام نکن😑
مایکی:باشه کن چین..😆
دراکن: مایکیییییی
اما: این میله اصن برای چیه؟
مایکی: خب میخوایم باهاش تمرین کنیم😆:]
اما: مجبور بودی 2 ساعت اینو باخودت اینور اونور بیاری ؟
"اونیییییییییی ساننننننننننن"
یکی انگار داشت کن چین رو صدا میزد... گف اونی سان؟ ینی کن داداششه؟
اوع کن پراش ریخته کن چین دارع میدوعه سمت دختره ؛ خیلی شبیهشه[دوزتان واقعا کسی شبیه به کن پیدا نکردم:] ]
مایکی :اما تو میدونستی کن چین یه.....اما؟ ااااا وایسااااااااا میلهرو کجا میبری ؟؟؟؟؟
اما الان دخترره رو از هشت ناحیه پاره میکنهههه
شروع کردم بدوعم دنبالش ک کار احمقانه ای نکنه... ولی .....اخخخخخخخ
ویو راوی:
اما چان کاملا غیرتی شده 3 تا ضربه به ا/ت بیچاره زده ؛/ یکی تو سرش یکی تو صورتش یکی هم تو دستش... و دراکن میله رو اونورشو میگیره و نگه میداره تا اما کاری نکنه [اما بچم چقد غیرتی شده🥹😂😂]
دراکن: اماااااا بس کننننن
اما: زهر ماره بس کننننن اون برا چی باید تورو بغل کنههه
دراکن: طوری حرف میزنی انگار دوس دخترمه**/
اما: غلط خوردی اصن اون به چ حقی باید نزدیک تو بشه؟
هینا: اما چاننننننن چی کار میکننننینییییی ولششش کنننننننن#! &*
دراکن: اما چان اون خواهرمه ول کن اون میلرو کشتیششش😮💨🚬
اما میله از دستش میوفته
اما: وای خاک...
گومنننن🥺🥺
مایکی: اماااااااااا چی کار کردیییییی؟؟؟؟
دراکن بیهوش شده بلندش کن ببرش بیمارستاننننننن نمیرهههه
دراکن: نه بیهوش شده😮💨🚬
_ا/ت براید استایل بغل میشه_
10 مین بعد:
هینا: اما خیلی ببخشیدا ولی تا حالا انقد وحشی ندیدمت😐😂
دراکن: تو ا/ت رو میشناسی؟
هینا: اوع ارع بست فرندمه..
مایکی:
_پارت بعد تا 25 تایی شدن:]
۶.۲k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.