فیک هانما part1
🍪💛it's really hard to accept:]
ا/ت:یسسسسسس بالاخرهههههههه رسیدمممممم توکیوووووو
اععععععع هیناتاااااا اونجاسسسسسس
هینا:ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت چاننننننننننن
ا/ت:هیناااااااااااااااااااااااااااااااااا
_بغل میکنن همو_
هینا:بعد سه سال بلخره برگشتی 🐥💙
ا/ت:ارع دلم برای توکیو تنگ شده ولی یچیز دیگه هس میخوام 3 روز دیگه...
هینا:3 روز دیگه چی؟ ها؟ تو فک کردی میزارم برگردی کیوتو؟..
ا/ت:راستش من تو یوکوهاما..
هینا: خفهههه ... حرف نباشههههه 3 سال رو میخوای تو سه روز جبران کنی؟
ا/ت : هینا چان گوش...
هینا: اگه بری خودمو جلوی هواپیماعه میندازممم
ا/ت:هین...
هینا: نخیر حرف نباشه اگه سه روز دیگه بری من تورو تا ابد تو اتاقم زندانی میکنم....
_ا/ت با سرعت نور:
تاچیبانا هیناتااااااااااا گوش کنننننن
من نمیخام برگردم یوکوهاما ... همینجا تو توکیو از این به بعد زندگی میکنممممممممممممممممم
هینا:
.
.
.
اممممم باشه....وایساا چییییییییییییییی ینی دیگه بر نمیگردییییییییییی،؟؟؟؟
خو لالی؟ چرا زود تر نگفتی؟
ا/ت: وی در افق ها بال بال میزند...
خو من هی میخوام بگن یسره فک میزنی 😑😐😐😐😐
هینا: ا/ت ا/تتتت میدونستی من یه دوس پسر به...
ا/ت: عارع میدونم یه پسر به اسم تاکه میچی که رو هم کراش دارید توعم عاشقشی و شاهد فدا کاری های جانانه ی وی بودی.....بعضی موقع ها هم عین پسر بچه های نق نقو دوساله بعضی موقعه ها مث آدمای ۳۰ ساله رفتار میکنه و طبق گفته هات من میگم یه احمق به تمام معناس😐🚬
هینا میتونم قسم بخورم روز 3 بار برام تعریف میکنی😐🚬
هینا: اون احمق نیس فقط..
ا/ت:فقط قصد محافظت از تو رو داره ولی جای کیسه بوکس استفاده میشه😂📍
هینا: چی گفتیییییییییییییییییییییییییییی
ا/ت: هیچی خودتو درگیر نکن .... برام بستنی بگیر..🦫🍦
هینا: خودت چرا نمیگیری؟
ا/ت:
1_چون گشادیم میشه
2_چون من تازه اومدم و مهمون محسوب میشم
3_چون بهترین دوستمی
4_چون پولمو میخوام برای داداشم کادو بگیرم
5_چون ازت کوچیک ترم
6_چون من میگم
7_چون اگه نگیری طوری جیغ میزنم تا آبروی تا مرز های پایانی توکیو بره
هینا: باشههههه گوشنه پاشو بریم برات میگیرم😮💨:]
۱۰ دیقه بعد:
هینا: بسههههه سرما میخوری نه تنها وقتمو گرفتی و یکی هم به من ندادی بلکه پولمم داری تموم میکنی😑🚬
ا/ت: خو تو اگه میخواستی برای خودت میخریدی😐
هینا: فقط سکوت اختیار کن...
ا/ت:میگم دبیرستان تو کوجاست؟ میخوام همونجا ثبت نام کنم😆
هینا:میخوای بهت نشون بدم؟
ا/ت: آره آرع🥹🥹
هینا: بیا بریم ...
10 مین بعد؛
ا/ت:واعیییی چقد باحالههه
هینا:کجاش باحاله؟
ا/ت: آخه چون......😶 واییی خدا.....هینا، اونجارو.....
هینا: منظورت...
[کات...میبینید چقد خوبم؟]
ا/ت:یسسسسسس بالاخرهههههههه رسیدمممممم توکیوووووو
اععععععع هیناتاااااا اونجاسسسسسس
هینا:ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت چاننننننننننن
ا/ت:هیناااااااااااااااااااااااااااااااااا
_بغل میکنن همو_
هینا:بعد سه سال بلخره برگشتی 🐥💙
ا/ت:ارع دلم برای توکیو تنگ شده ولی یچیز دیگه هس میخوام 3 روز دیگه...
هینا:3 روز دیگه چی؟ ها؟ تو فک کردی میزارم برگردی کیوتو؟..
ا/ت:راستش من تو یوکوهاما..
هینا: خفهههه ... حرف نباشههههه 3 سال رو میخوای تو سه روز جبران کنی؟
ا/ت : هینا چان گوش...
هینا: اگه بری خودمو جلوی هواپیماعه میندازممم
ا/ت:هین...
هینا: نخیر حرف نباشه اگه سه روز دیگه بری من تورو تا ابد تو اتاقم زندانی میکنم....
_ا/ت با سرعت نور:
تاچیبانا هیناتااااااااااا گوش کنننننن
من نمیخام برگردم یوکوهاما ... همینجا تو توکیو از این به بعد زندگی میکنممممممممممممممممم
هینا:
.
.
.
اممممم باشه....وایساا چییییییییییییییی ینی دیگه بر نمیگردییییییییییی،؟؟؟؟
خو لالی؟ چرا زود تر نگفتی؟
ا/ت: وی در افق ها بال بال میزند...
خو من هی میخوام بگن یسره فک میزنی 😑😐😐😐😐
هینا: ا/ت ا/تتتت میدونستی من یه دوس پسر به...
ا/ت: عارع میدونم یه پسر به اسم تاکه میچی که رو هم کراش دارید توعم عاشقشی و شاهد فدا کاری های جانانه ی وی بودی.....بعضی موقع ها هم عین پسر بچه های نق نقو دوساله بعضی موقعه ها مث آدمای ۳۰ ساله رفتار میکنه و طبق گفته هات من میگم یه احمق به تمام معناس😐🚬
هینا میتونم قسم بخورم روز 3 بار برام تعریف میکنی😐🚬
هینا: اون احمق نیس فقط..
ا/ت:فقط قصد محافظت از تو رو داره ولی جای کیسه بوکس استفاده میشه😂📍
هینا: چی گفتیییییییییییییییییییییییییییی
ا/ت: هیچی خودتو درگیر نکن .... برام بستنی بگیر..🦫🍦
هینا: خودت چرا نمیگیری؟
ا/ت:
1_چون گشادیم میشه
2_چون من تازه اومدم و مهمون محسوب میشم
3_چون بهترین دوستمی
4_چون پولمو میخوام برای داداشم کادو بگیرم
5_چون ازت کوچیک ترم
6_چون من میگم
7_چون اگه نگیری طوری جیغ میزنم تا آبروی تا مرز های پایانی توکیو بره
هینا: باشههههه گوشنه پاشو بریم برات میگیرم😮💨:]
۱۰ دیقه بعد:
هینا: بسههههه سرما میخوری نه تنها وقتمو گرفتی و یکی هم به من ندادی بلکه پولمم داری تموم میکنی😑🚬
ا/ت: خو تو اگه میخواستی برای خودت میخریدی😐
هینا: فقط سکوت اختیار کن...
ا/ت:میگم دبیرستان تو کوجاست؟ میخوام همونجا ثبت نام کنم😆
هینا:میخوای بهت نشون بدم؟
ا/ت: آره آرع🥹🥹
هینا: بیا بریم ...
10 مین بعد؛
ا/ت:واعیییی چقد باحالههه
هینا:کجاش باحاله؟
ا/ت: آخه چون......😶 واییی خدا.....هینا، اونجارو.....
هینا: منظورت...
[کات...میبینید چقد خوبم؟]
۵.۶k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.