پشت دریاها شهری ست
پشت دریاها شهری ست
كه در آن پنجره ها رو به تجلی باز است
بامها جای كبوترهایی است، كه به فواره هوش بشری می نگرند
دست هر كودك ده ساله شهر، شاخه معرفتی است
مردم شهر به یك چینه چنان می نگرند
كه به یك شعله، به یك خواب لطیف
خاك موسیقی احساس تو را می شنود
و صدای پر مرغان اساطیر می آید در باد
پشت دریا شهری ست
كه درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند.
پشت دریاها شهری ست!
قایقی باید ساخت .
(سهراب سپهری)
كه در آن پنجره ها رو به تجلی باز است
بامها جای كبوترهایی است، كه به فواره هوش بشری می نگرند
دست هر كودك ده ساله شهر، شاخه معرفتی است
مردم شهر به یك چینه چنان می نگرند
كه به یك شعله، به یك خواب لطیف
خاك موسیقی احساس تو را می شنود
و صدای پر مرغان اساطیر می آید در باد
پشت دریا شهری ست
كه درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند.
پشت دریاها شهری ست!
قایقی باید ساخت .
(سهراب سپهری)
۶.۴k
۲۹ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.