دلبر عزیز شده🍷🖤
دلبر عزیز شده🍷🖤
Part_4
پرش زمانی ب شب ساعت 9
ویو آیو
رسیدیم خونه مامانم خواب بود رفتم تو اتاق لباسامو عوض کردم دیدم ناهارو اماده نکرده دست به کار شدم در کابینتو باز مردم دیدم نودل هامون تموم شده رفتم در اتاق فیلیکس
+فیلی
#جونم؟
+نودلامون تموم شده من الان ناهار چی درست کنم؟
#مواد سوپ داریم؟
+نمیدونم
#بیابیا بریم پیدا کنیم سوپ درست کنیم برای مامانم خوبه
+باشه
داشتیم موادشو اماده میکردیم ک
#آیو؟
+ها؟
#کی بود زنگ زده بود؟
+جنی
#چی میگف؟
+داشت میگفت داداشش کارمند برا شرکتشون میخواد
#اهان،وچه ربطی ب تو داره؟
+هیچی جنی زنگ زده بود بگه ک این کار مناسبمه و حقوق خوبی داره
#وتو باید چیکار کنی؟
+مدل عکاسیاشون شم
#خوبه که
+آخه باید بریم سئول
#خب میری
+من تنها؟
#اره
+نمیتونم شمارو تنها بزارم بعدشم جنی گفت اگه اجازه بدین هممون باهم بریم
#اون موقه ک پولی نداریم؟
+نه گفت داداشش کمکمون میکنه
#پس اگه مطمئنی زنگش بزن بگو قبول میکنی
+باش، مامان و چیکار کنیم؟
#اون با من
شام رو درست کردیم و خوردیم
پرش زمانی ساعت 10 شب
زنگ زدم ب جنی
*جونم، آیووووو چیشدددد؟ میایییی؟ داداش میانننننننننن
+عههه جنی آروم دیووونههه اگه داداشت کمکمون میکنه اره میایم
*اره کمکتون میکنه همین الان پول واریز میکنم بلیط بگیرین
+خوووونمیخوادخودمو...
*نه خیرررر هرچی من میگم عهههه
+باشه گوه خوردم
.............
ویو تهیونگ
کارارو انجام دادم و رفتم دنبال جنی
تو راه بهش گفتم دنبال کارمندم
*چجور کارمندی؟
_برای عکاسی مدل میخوام چون خانوم مین استعفا(درسته؟) داره، یه دختری اندام خوبی داشته باشه
*اوهههه یکی و برات سراغ دارم
_جدی؟
*اره بزا زنگش بزنم
(همون حرفاشون پارت قبل)
_خب چیشد؟
*گف بپرسم خبر میدم
_خوبه امیدوارم قبول کنه
رسیدیم خونه رفتم تو اتاقم ک یدفعه جنی جیغ کشید دویدم رفتم تو اتاقش
_چه مرگته؟
*داداش آیو قبول کرد
_خوبه چیکار کنم؟
*یکم پول ب اندازه سه بلیط براش بریز بلیط بگیره فردا راه بیوفته
یه خونه هم باید براشون جور کنیم
_جنی؟ همه چی و بهم بریدی و دوختیا
اگ بابا مخالفت کنه؟
*من بابا رو راضی میکنم
ولی قول بده این کارو براش بکنی چون اون پولی برای عمل مادرش نداره خواهش میکنم
تعجب کردم
_باش قول انگشتی
رفتم تواتاقم تو فکر این بودم مگه این دختر چجور دختریه ک خواب رفتم
🫠🙂
Part_4
پرش زمانی ب شب ساعت 9
ویو آیو
رسیدیم خونه مامانم خواب بود رفتم تو اتاق لباسامو عوض کردم دیدم ناهارو اماده نکرده دست به کار شدم در کابینتو باز مردم دیدم نودل هامون تموم شده رفتم در اتاق فیلیکس
+فیلی
#جونم؟
+نودلامون تموم شده من الان ناهار چی درست کنم؟
#مواد سوپ داریم؟
+نمیدونم
#بیابیا بریم پیدا کنیم سوپ درست کنیم برای مامانم خوبه
+باشه
داشتیم موادشو اماده میکردیم ک
#آیو؟
+ها؟
#کی بود زنگ زده بود؟
+جنی
#چی میگف؟
+داشت میگفت داداشش کارمند برا شرکتشون میخواد
#اهان،وچه ربطی ب تو داره؟
+هیچی جنی زنگ زده بود بگه ک این کار مناسبمه و حقوق خوبی داره
#وتو باید چیکار کنی؟
+مدل عکاسیاشون شم
#خوبه که
+آخه باید بریم سئول
#خب میری
+من تنها؟
#اره
+نمیتونم شمارو تنها بزارم بعدشم جنی گفت اگه اجازه بدین هممون باهم بریم
#اون موقه ک پولی نداریم؟
+نه گفت داداشش کمکمون میکنه
#پس اگه مطمئنی زنگش بزن بگو قبول میکنی
+باش، مامان و چیکار کنیم؟
#اون با من
شام رو درست کردیم و خوردیم
پرش زمانی ساعت 10 شب
زنگ زدم ب جنی
*جونم، آیووووو چیشدددد؟ میایییی؟ داداش میانننننننننن
+عههه جنی آروم دیووونههه اگه داداشت کمکمون میکنه اره میایم
*اره کمکتون میکنه همین الان پول واریز میکنم بلیط بگیرین
+خوووونمیخوادخودمو...
*نه خیرررر هرچی من میگم عهههه
+باشه گوه خوردم
.............
ویو تهیونگ
کارارو انجام دادم و رفتم دنبال جنی
تو راه بهش گفتم دنبال کارمندم
*چجور کارمندی؟
_برای عکاسی مدل میخوام چون خانوم مین استعفا(درسته؟) داره، یه دختری اندام خوبی داشته باشه
*اوهههه یکی و برات سراغ دارم
_جدی؟
*اره بزا زنگش بزنم
(همون حرفاشون پارت قبل)
_خب چیشد؟
*گف بپرسم خبر میدم
_خوبه امیدوارم قبول کنه
رسیدیم خونه رفتم تو اتاقم ک یدفعه جنی جیغ کشید دویدم رفتم تو اتاقش
_چه مرگته؟
*داداش آیو قبول کرد
_خوبه چیکار کنم؟
*یکم پول ب اندازه سه بلیط براش بریز بلیط بگیره فردا راه بیوفته
یه خونه هم باید براشون جور کنیم
_جنی؟ همه چی و بهم بریدی و دوختیا
اگ بابا مخالفت کنه؟
*من بابا رو راضی میکنم
ولی قول بده این کارو براش بکنی چون اون پولی برای عمل مادرش نداره خواهش میکنم
تعجب کردم
_باش قول انگشتی
رفتم تواتاقم تو فکر این بودم مگه این دختر چجور دختریه ک خواب رفتم
🫠🙂
۵.۰k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.