به نگاهی که مرا عاشق خود کرده قسم

به نگاهی که مرا عاشق خود کرده, قسم
بایدامشب به غزلهای نگاهت برسم

کاش آن لحظه که در حسرت باران بودم
ابری از کوی تو می آمد و می شد نفسم

«ای که از کوچه ی معشوقه ی ما می گذری »
چه کسی گفت که من اهل هوا و هوسم

مثل این قافله ی عمر به سر آمده،کاش
باخبر می شدی از ناله ی بانگ جرس

تا که آزادیم آوازه ی این شهر شود
کاشکی گوشه ای از قلب تو میشد قفسم

می روم سربه بیابان بگذارم بی تو
به نگاهی که مرا عاشق خود کرده,قسم

لمس دستان توراچشم ترم کم دارد
دلم عمریست که بی روی تو ماتم دارد...
دیدگاه ها (۴)

اگر چشمت شب یلداست،من درگیر پاییزمکه هر شب پشت یک شیشه، برای...

اهل دل ، دل مینوازد ، دل شکستن کار نیستهرکه باشد بی محبت واق...

گفتا که می بوسم تو را، گفتم تمنا می کنمگفتا اگر بیند کسی، گف...

دوباره می نویسمت ..کنارِ بیت آخرموچکه چکه می چکم...به سطر ها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط