دوباره می نویسمت کنار بیت آخرم

دوباره می نویسمت ..کنارِ بیت آخرم
وچکه چکه می چکم...به سطر های دفترم

تو تازیانه می زنی به زخمه ی خیال من
من آب و دانه می دهم به خوش خیالِ باورم

تو مثل ماهِ برکه ای ...و من غریق مست شب
دوباره تو ..دوباره من..شناوری ..شناورم

شنیده ام زپنجره سراغ من گرفته ای؟
هنوز مثل قاصدک ..میانِ کوچه پرپرم

گلایه از قفس کمی...کمی عجیب میرسد
خودم قفس خریده ام ...برای این کبوترم

شبی بخواب دیدمت...میانِ تنگِ کوچه ها
قدم زنان ..قدم زنان..تو را به خانه می برم

غزل بخواب می رود...به انتها رسیده ام
تمام من چکیده شد..کنارِ بیت آخرم ...

#حسین_منزوی
دیدگاه ها (۲)

گفتا که می بوسم تو را، گفتم تمنا می کنمگفتا اگر بیند کسی، گف...

به نگاهی که مرا عاشق خود کرده, قسم بایدامشب به غزلهای نگاهت ...

یک روزی که خوشحال تر بودممی آیم و می نویسم کهاین نیز بگذرد ....

جان من مال تو باشد، هرچه غم داری بدهروی کاغذ ثبت کن هر چیز ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط