فرودگاه بودم

فرودگاه بودم...
یه جوان پس از سال ها دوری از وطن به وطنش بازگشت...

او از هواپیما که پیاده شد، ساکشو زمین گذاشت و سجده کرد و خاک وطنش را بوسید...

سرشو که بلند کرد دید





ساکش نیست...
دیدگاه ها (۳)

پسر بچه ای فیلمی در باره امپراطور چین میدید فیلم که تمام شد ...

.......

؟؟؟

خخ اومدم ولی میرم

#رُز_زخمی_منPart. 61صبح زود بود. آفتاب هنوز کامل بالا نیامده...

سناریو:دعوا شروع ماجرا بود

پارت 27

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط