مال من باش
مال من باش
پارت سوم
ویو ا/ت
بدنش یه گرمای خواسی داشت ی حس جدید بود از اون حس ها که ادم نمیدونه چیه گرمای نفساش که به تنم میخورد تنم یه جوری میشد وای دختر تو چت شده پاشو پسر مردمو له کردی سریع از روی تهیونگ بلند شدم و یه ببخشیدی گفتم تهیونگ با حالتی عصبی بلند شد
تهیونگ: کی به تو گفته سبکی وزن فیلو داری این بدن دیگه بدن بشو نیست
ا/ت: نه بابا تو بدجا ایستاده بودی
تهیونگ که دید من کم بیار نیستم رفت و درم بست من بودمو کلی چرت و پرت تو مغزم
مغز ا/ت 😂: واییییی یعنی خیلی سنگین بودم که اینو گفت از شنبه میرم باشگاه یعنی اینقدر بد بود کارم که گذاشت رفت از فردا چطوری باهاش تمرین کنم 😂🤣...
ویو تهیونگ
ا/ت پاش سر خورد افتاد روم ولی سریع بد از چند مین پاشد خجالتو تو چشماش میدیم منم قلبم امده بود تو شورتم نمیدونستم چه شکری بخورم ک کل کل کردیم منم از کلاس زدم بیرون
(پرش زمانی به سه ساعت بعد)
ویو ا/ت
تایم کلاس تموم شده بود و تو مسیر برگشت بودیم لاریسا تو خودش بود هیچی نمیگفت منم که هنوز تو فاز اون اتفاق بودم که یهو لاریسا سر حرف باز کرد
لاریسا:ا/ت
ا/ت:جانم
لاریسا:به نظرت چرا لونا اون حرف بهت زد
ا/ت:لونا کیه
لاریسا:همون که امروز باهاش دعوامون شد
ا/ت:اها نم
لاریسا:اینارو ولش چرا کوک نزاشت اون ادامه بده راستی کوک خیلی جذابه ن واییی باهاشش هم باشگاهیم تو والیبال واییی ننهه
ا/ت: تو چی مصرف میکنی حاجی نه من ساقیتو زنده میخوام از لونا رسیدی به کوک بگو چی میزنی باهم بزنیم
لاریسا: اب میزنم تو میخوای بزن
خندیدم و باهم به راهمون ادامه دادیم بین راه هیچ حرف دیگه ای بینمون چی اومد تا اینکه رسیدیم خونه لباسمو عوض کردم رفتم رو تختم دراز کشیدم دیدم گوشیم زنگ میخوره.....
حمایت کنید مرسی کیوتا
#ارمی#تهیونگ#ته#کیپاپ#فیک
#سناریو#وانشات#V#bts
پارت سوم
ویو ا/ت
بدنش یه گرمای خواسی داشت ی حس جدید بود از اون حس ها که ادم نمیدونه چیه گرمای نفساش که به تنم میخورد تنم یه جوری میشد وای دختر تو چت شده پاشو پسر مردمو له کردی سریع از روی تهیونگ بلند شدم و یه ببخشیدی گفتم تهیونگ با حالتی عصبی بلند شد
تهیونگ: کی به تو گفته سبکی وزن فیلو داری این بدن دیگه بدن بشو نیست
ا/ت: نه بابا تو بدجا ایستاده بودی
تهیونگ که دید من کم بیار نیستم رفت و درم بست من بودمو کلی چرت و پرت تو مغزم
مغز ا/ت 😂: واییییی یعنی خیلی سنگین بودم که اینو گفت از شنبه میرم باشگاه یعنی اینقدر بد بود کارم که گذاشت رفت از فردا چطوری باهاش تمرین کنم 😂🤣...
ویو تهیونگ
ا/ت پاش سر خورد افتاد روم ولی سریع بد از چند مین پاشد خجالتو تو چشماش میدیم منم قلبم امده بود تو شورتم نمیدونستم چه شکری بخورم ک کل کل کردیم منم از کلاس زدم بیرون
(پرش زمانی به سه ساعت بعد)
ویو ا/ت
تایم کلاس تموم شده بود و تو مسیر برگشت بودیم لاریسا تو خودش بود هیچی نمیگفت منم که هنوز تو فاز اون اتفاق بودم که یهو لاریسا سر حرف باز کرد
لاریسا:ا/ت
ا/ت:جانم
لاریسا:به نظرت چرا لونا اون حرف بهت زد
ا/ت:لونا کیه
لاریسا:همون که امروز باهاش دعوامون شد
ا/ت:اها نم
لاریسا:اینارو ولش چرا کوک نزاشت اون ادامه بده راستی کوک خیلی جذابه ن واییی باهاشش هم باشگاهیم تو والیبال واییی ننهه
ا/ت: تو چی مصرف میکنی حاجی نه من ساقیتو زنده میخوام از لونا رسیدی به کوک بگو چی میزنی باهم بزنیم
لاریسا: اب میزنم تو میخوای بزن
خندیدم و باهم به راهمون ادامه دادیم بین راه هیچ حرف دیگه ای بینمون چی اومد تا اینکه رسیدیم خونه لباسمو عوض کردم رفتم رو تختم دراز کشیدم دیدم گوشیم زنگ میخوره.....
حمایت کنید مرسی کیوتا
#ارمی#تهیونگ#ته#کیپاپ#فیک
#سناریو#وانشات#V#bts
۲۴.۷k
۰۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.