پارت 1

بیو ات

سلام من ات هستم 18سالمه با یه خانواده پولدار زندگی میکنم کار مامان بابا های من سلبریتی های معروفی هستن و به خوش چهره ترین زوج جهان معرفی و معروف شدند ولی هبچ وقت توی خونه نیستند ولی خب فکر کنید اندام و چهره من چی باشه
خب بگذریم یه برادر دوست داشتنی دارم که سعی میکنه ازم مراقبت کنه ولی بد اخلاقی میکنه
من با برادرم تو یه مدرسه  هستیم ولی اون سال بالایی هسنه و18 سالشه بخواط یه سری اتفاقات من مجبورم زنگ های تفریح و استراحت حتما با برادرم و دوتا دوستاش باشم منم یه دوست دارم اسمش لینا هسته

ویو تهیونگ
سلام من کیم تهیونگ هستم سال اخری تقریبا توی یه خوانواده سرد ولی پولدار زندگی میکنم من برعکس خانوادم ادم باجنبه و باحالیم دو تا رفیق دارم جین و کوک جین یه خواهر داره که خیلی خوشکله ولی جین و خواهرش اصلا از نظر قیافه ای شبیه هم نیستن هر دوشون خوشکلن ولی مثل هم نیستن

ویو ات
با کمر دردی شدید بلند شدم رفتم دست شویی سریع متوجه شدم پریود شدم کارامو کردم صورتم رو شستم و روتین پوستیمو انجام دادم یه میکاپ خیلیی ساده و لایت انجام دادم کیفمو برداشتم به سمت اتاق جین رفتم در زدم جواب نداد درو باز کردم با بوی الکل حالم بد شود نگاه کردم دیدم با لینا لخت خوابیدن(ماشاالله) و اینکه کاپلن)چشامو گرفتم و گفتم
ات:هوی شما دو تا مرغ عاشق نمی خوایند بیاین مدرسه
جین: ما دوتا با کوک و جنی نمیایم تو و تهیونگ هستین فقط
ات: میدونستم تهیونگ عاقله(معلومه)
جین: زر نزن گمشو بیرون با لینا کار داریم ( اگه پارت اسماتشو می خواین پی وی بگین)
رفتم کیفمو برداشتم و بدون خوردن صبحانه رفتم مدرسه تو راه خوراکی چیزی هم گرفتم داشتم میرفتم به ورودی مدرسه سرم تو گوشیم بودم که یهو.....
دیدگاه ها (۲۰)

پارت دوم

سلام می خواستم زودتر سال نو رو تبریک بگمولی گفتم زمانی که سا...

گزارش می کنین فکر کردین من کم میارم

༺شیرینی عاشقی༻پارت معرفی: شخصیت های اصلی: ا.ت/تهیونگبقیه شخ...

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۱۱تهیونگ خیلی تعجب کرده بود نمیدونم...

دوپارتی تهیونگ part1موقعیت:روز تولد ات تهیونگ:ات لباساتو بپو...

جوجه تیغی عصبانی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط