Part:3
ویو پسرا
کوک:لعنتی من اصلا راضی نیستم این دختره بخواد بیاد تو گروهمون چرا اصلا پی دی نیم این تصمیمو گرفته من نمیخوام
نامجون:کوک آروم باش دیگه اتفاقیه که افتاده منم راضی نیستم ولی پی دی نیمه سگه دیگه چیکار کنیم
شوگا:من که برام مهم نیست میخواد بیاد میخواد نیاد اگه مزاحمه خوابه من بشه بهش ف.وش میدم
جیمین:بچه ها ما که هممون مخالفیم بیاین ازش از اون تست های سخت بگیریم
جیهوپ:من موافقم.تهیونگ تو نظری نداری؟
تهیونگ:نمیدونم من نظری ندارم برام مهم نیست
جین:اگه از من هندسام تر بود ،که البته امکان نداره،از گروه بندازیمش بیرون از من خوشگل تر نباید توی گروه باشه وگرنه میکشمش
نامجون:پس اوکیه دیگه ازش تستای سخت میگیریم تا از گروه میندازیمش بیرون ،موافقین دیگه؟
پسرا:اره
پرش زمانی به صبح که ات رفت کمپانی
ویو ات
وقتی رسیدم کمپانی دم در ۲تا بادیگارد بودن که اسممو پرسیدن منم گفتم و رفتم تو بعدشم از منشی پرسیدم و رفتم تو اتاقه پی دی نیم البته بگم که قبلش چمدونام رو بادیگاردا گرفتن در زدم و وارد شدم وقتی وارد شدم ۷تا پسر هم اونجا بودن اگه اشتباه نکنم اونا بی تی اس بودن اها اره اسماشونم دیروز یاد گرفتم وارد شدم و پی دی نیم بهم خوشامد گفت و پسرا رو هم باهام آشنا کرد و با هم احوال پرسی کردیم و پی دی نیم گفت که پسرا میخوام ازم یه است بگیرن منم گفتم باشه و همراشون رفتم
بچه ها تموم شد شرطا :۱۷لایک و کامنت
ببخشید بیشتر نتونستم بزارم مامانم میگه برو بخواب بیشتر نتونستم براتون بزارم از اونجایی هم که میدونید مدرسه ها شروع شده پس احتمالا روز های تعطیل براتون میزارم بازم ببخشید
بای❤️❤️❤️
کوک:لعنتی من اصلا راضی نیستم این دختره بخواد بیاد تو گروهمون چرا اصلا پی دی نیم این تصمیمو گرفته من نمیخوام
نامجون:کوک آروم باش دیگه اتفاقیه که افتاده منم راضی نیستم ولی پی دی نیمه سگه دیگه چیکار کنیم
شوگا:من که برام مهم نیست میخواد بیاد میخواد نیاد اگه مزاحمه خوابه من بشه بهش ف.وش میدم
جیمین:بچه ها ما که هممون مخالفیم بیاین ازش از اون تست های سخت بگیریم
جیهوپ:من موافقم.تهیونگ تو نظری نداری؟
تهیونگ:نمیدونم من نظری ندارم برام مهم نیست
جین:اگه از من هندسام تر بود ،که البته امکان نداره،از گروه بندازیمش بیرون از من خوشگل تر نباید توی گروه باشه وگرنه میکشمش
نامجون:پس اوکیه دیگه ازش تستای سخت میگیریم تا از گروه میندازیمش بیرون ،موافقین دیگه؟
پسرا:اره
پرش زمانی به صبح که ات رفت کمپانی
ویو ات
وقتی رسیدم کمپانی دم در ۲تا بادیگارد بودن که اسممو پرسیدن منم گفتم و رفتم تو بعدشم از منشی پرسیدم و رفتم تو اتاقه پی دی نیم البته بگم که قبلش چمدونام رو بادیگاردا گرفتن در زدم و وارد شدم وقتی وارد شدم ۷تا پسر هم اونجا بودن اگه اشتباه نکنم اونا بی تی اس بودن اها اره اسماشونم دیروز یاد گرفتم وارد شدم و پی دی نیم بهم خوشامد گفت و پسرا رو هم باهام آشنا کرد و با هم احوال پرسی کردیم و پی دی نیم گفت که پسرا میخوام ازم یه است بگیرن منم گفتم باشه و همراشون رفتم
بچه ها تموم شد شرطا :۱۷لایک و کامنت
ببخشید بیشتر نتونستم بزارم مامانم میگه برو بخواب بیشتر نتونستم براتون بزارم از اونجایی هم که میدونید مدرسه ها شروع شده پس احتمالا روز های تعطیل براتون میزارم بازم ببخشید
بای❤️❤️❤️
۸.۴k
۰۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.