می خواهمت از قصه ی عشق مسیحا بیشتر

می خواهمت از قصّه ی عشقِ مسیحا بیشتر
از مریم قدّیسه در انجیلِ لوقا بیشتر‌

یوسف که باشی بدترم، دیوانه تر می خواهمت
از هر نگاه و هر کسی حتی زلیخا ..بیشتر

تا تو نگاهم می کنی جان از تنم در می رود
ای ماه عالم تاب من قدری مدارا بیشتر

لبریز تو آرامشم( وقتی که چشمت با من است)
آرامشم سر می رود با هر تماشا بیشتر

وقتی که می گویی به من(مجنون شدی..؟) باور بکن
می خواهم این اخم تو را از ناز لیلا.. بیشتر

می خواهم آغوش تو را در اوج لذّت اوج غم
هر چند با بُر خوردنِ لبها به لب ها بیشتر

حس می کنم حسّ خدا در من تجلّی می کند
در کوچه های عاشقی در قلب رسوا بیشتر

شیرین ترین درد منی ذکر دعای هر شبم
درمان نمی خواهم.. شود دردم خدایا بیشتر

وه.. لذّتی دارد که در گوشت بگویم.. نرم نرم
می خواهمت از قصه ی ..عشق مسیحا بیشتر
دیدگاه ها (۲)

امشب افتــاده به جانـــم تب یادت ، چه کنم؟من نــدارم به غم ه...

تنها شدن را دوست دارم... غار داری؟جایی برای خلوت بسیار داری؟...

دلم گرفته برایت... مگر نمی دانی !چرا برای‌ دلم یک غزل نمی‌خو...

همه را غیر تو ای کاش رها می کردمکاش یک بار فقط کار بجا می کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط