ادامه

ادامه
+چیییی؟! خواهش میکنم نرو تو اگه بری یونگی منو میکشه
✓ اتفاقاً برعکس خوشحال هم میشه..
+لارا...
به ساعت نگاه کرد 9 بود الان بود که یونگی بیاد میتونست اونو به حرف بگیره و زمان بخره تا بیاد. صدای کلید اومد. در خونه باز شد.
لارا داست از پله اا با چمدون پایین میرفت و هانا بدو بدو به سمتش میرفت تا جلوشو بگیره
+لارا.. لارا نرو
هیچکدومشون متوجه یونگی نشده بودن
+لارا.. باور کن سوتفاهم شده. اون.. اون قطعاً تو رو دوست داره نرو اگه بری یونگی من میکشه
_چیشده؟!
با صدایی که از یونگی در اومد هانا هول شد و روشو سمت یونگی کرد و آروم گفت:
+ها؟! آها! هیچی یه کوچولو دعوامون شد..
✓من رفتم.. مین هانا.
+یااا من مین هانا نیستم کیم هاناممممم
لارا کنار شوگا و پشت بهش وایساد و طوری که فقط خودشو یونگی بشنوه گفت
✓نمیتونستی تا ابد پنهانش کنی.. تو نمیتونستی بهش بگی که دوسش داری.. ولی من کار رو برات آسون کردم.. حالا هم دارم میرم..
لارا از خونه زد بیرون و رفت سمت خونشون و بلیط به سمت آلمان گرفت
حالا هانا و یونگی مونده بودن تو خونه.
+من... من شرمندم.
_برای چی؟!
+اینکه نتونستم جلو.. لا..
_هیسسسس مهم نیست اون انتخابشو کرد اینو همیشه تو ذهنت نگه دار.. آدمی که ترکت میکنه به احتمال زیاد برای بار دوم هم ولت میکنه..
سوالی ذهن هانا رو درگیر کرده بود... اینکه آیا واقعاً حق با لارا بود؟! آیا واقعاً یونگی اونو دوست داشت؟!
گیج بود... کم کم هیون و یونها باید میومدن پس هانا تصمیم گرفت تا قبل اومدن یونها و هیون این سوالو از شوگا بپرسه وگرته.. خوابش نمیبرد..
+شوگا..
_هوم? ¿¿¿
+تو.. واقعاً منو.. دوست داری؟!... یا لارا اشتباه فکر کرده؟!
_نمیدونم بگم متاسفانه یا خوشبختانه... فقط میتونم بگم. آره درست فکر کرده
یونگی آروم از جاش بلند شد و به سمت هانا رفت و کنارش نشست!!
_هانا.. من نمیدونم چیشد؟ کجا؟! چجوری؟! عاشقت شدم فقط اینو خوب میدونم که تو.. تنها دختری بودی که تونست چشممو بگیره
+هه لارا چیظ؟!
_لارا.. هوس بود.. اگه هوس نبود عشق 3 ساله رو تا یک ثانیه ول نمیکردم.. اما از قبل از اون روزی که تو بری پیش مایکل من عاشقت بودم اینو اون زمان نفهمیدم در واقع همین دیشب فهمیدم.. هانا من واقعاً دوست دارم!!
+من.. نمیدونم..
که یهو
دیدگاه ها (۲)

#𝑺𝑨𝑭𝑬_𝑾𝑰𝑻𝑯_𝒀𝑶𝑼 𝒑𝒂𝒓𝒕 ³⁰که یهو یونها و سوهو وارد شدن /سلاممممم...

‌‌هر²⁴ ساعت میتونین رای بدینبرای ثبت رای روی ...vote بزنین(پ...

#𝑺𝑨𝑭𝑬_𝑾𝑰𝑻𝑯_𝒀𝑶𝑼 𝒑𝒂𝒓𝒕 ²⁹+خیلی خب بابا جو برت نداره بزار ببینیم...

استایل هانابچه ها رنگش یه جوریه مشکی تصور کنین

آبنبات تلخ

اسم رمان : jk ✨ ویو ی ات: اومد جلوم و گفت کیفت اوفتاده خان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط