در بند دلی سوخته و تیره و تارم
در بند دلی سوخته و تیره و تارم
غمگین تر از آهنگ غم آلود سه تارم
پژمرده ازین سردی دلگیر زمستان
عمریست که در حسرت یک لحظه بهارم
صیاد دلم بودی و من چشم به راهم
شاید که شبی باز بیایی به شکارم
اما سخن از درد روا نیست عزیزم
وقتی که تو باشی همه دار و ندارم
اندوه من اینست که در دفتر شعرم
یک بیت به زیبایی چشم تو ندارم
غمگین تر از آهنگ غم آلود سه تارم
پژمرده ازین سردی دلگیر زمستان
عمریست که در حسرت یک لحظه بهارم
صیاد دلم بودی و من چشم به راهم
شاید که شبی باز بیایی به شکارم
اما سخن از درد روا نیست عزیزم
وقتی که تو باشی همه دار و ندارم
اندوه من اینست که در دفتر شعرم
یک بیت به زیبایی چشم تو ندارم
۱.۱k
۰۷ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.