شهر را آدم به آدم در پی ات جویا شدم

شهر را آدم به آدم در پی ات جویا شدم
تا که یک شب دیدمت ، دل باختم رسوا شدم

با نگاهی ساده قلبم را گرفتی خوب من
فکر می کردم که من عاشق نمی شم اما شدم

مثل یک پروانه در شمع نگاهت سال ها
سوختم اما عزیزم با تو من معنا شدم

گفته بودی در کنارت تا ابد هستم ولی
باز رفتی ، باز ماندم ، باز من تنها شدم?
دیدگاه ها (۳)

تازگی ها بوسه ات طعم سیاست می دهدتلخ و شیرین است، هشدار خیان...

در بند دلی سوخته و تیره و تارمغمگین تر از آهنگ غم آلود سه تا...

زندگی صحنه دل بود که من کات شدم”بسکه در محضر چشم تو مجازات ش...

نکند فاش شود راز میان منو تو فاصله حکم دهد باز میان من و تو...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

عشق ، اشتباه قشنگی بود ..نسیم خنکی میوزید و موهات رو به حرکت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط