بعد از تو آیا بر لبانم خنده ای هست

بـعد از تــو آیــا بــر لبـانـم خـنـده ای هـست؟
آیـا در ایـن ویـــرانه ها ، آیـنده ای هـــست؟

هـم زیــر پـا لــه شد ... هم عشقش را ندیدند
از قـلـب مـن مـظـلوم تر ، بـازنده ای هــست؟

دارم شــکایت مـــی کنـــم ، از وضــــع دنـیــــا
در ایـن جــهـان ، مسئول و گرداننده ای هست؟

از پاسخ من شانـه خالـی مــی کنـنـده ، آه !
در جـمع ایـن نامـردمان ، شرمـنـده ای هست؟

گیرم مــن از دیــروز و امـــــروزم پــــشـیـمــان
غیر از خـودش! رحـمـان و بخشاینده ای هست؟

شب، آسمان، غم، دلهره، یک عکس و یک بغض
تــنـهاتــر از مـن هـم ، خـدایـا بـنده ای هست؟



محسن نظری
دیدگاه ها (۱)

شبیه بچه گنجشکی که گم کرده ست باغش رابه هر جا می رسم ، میگیر...

چالش دست خط ヽ(^。^)ノ

روز و شب ، با اینکه از دنیا شکایت می کنممن به این دلواپسی ها...

بانو ! مرا دور از تو بودن پیر کردهاین درد سنگین ، در تــنم ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط