سناریو
سناریو
وقتی بهش میگی در بطری نوشابه رو باز کنه
نامجون : مگه نمیتونی ؟
ات : نه
نامجون: اوکی
جین : هه ( احساس گدرت )
یونگی : ( خوابه )
هوسوک : لبخند میزنم و برات بازش میکنه
جیمین : کوچولوم 🥺
ته ته : به منم بدی هااااا
ات : حالا بازش کن تا بدم 😳
کوکی : بازش میکنه اول برای خودش میریزه بعد میگیرش به طرفت .. بیا 🙂
میدونم بد شده اولین باره دارم مینویسم 🥲
وقتی بهش میگی در بطری نوشابه رو باز کنه
نامجون : مگه نمیتونی ؟
ات : نه
نامجون: اوکی
جین : هه ( احساس گدرت )
یونگی : ( خوابه )
هوسوک : لبخند میزنم و برات بازش میکنه
جیمین : کوچولوم 🥺
ته ته : به منم بدی هااااا
ات : حالا بازش کن تا بدم 😳
کوکی : بازش میکنه اول برای خودش میریزه بعد میگیرش به طرفت .. بیا 🙂
میدونم بد شده اولین باره دارم مینویسم 🥲
۳.۲k
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.