آدمیزاد نه ناگهان بلکه ذره ذره یک چیزهایی را می اندازد

آدمیزاد؛ نه ناگهان، بلکه ذره ذره یک چیزهایی را می اندازد دور!
چیزهایی را که زندگی کرده بود، عشق ورزیده بود، به راحتی که نه، با تکه ای از خودش می اندازد دور!
دیگر " او " را " تو " خطاب نمی کند،
موهایش را کوتاه نمی کند
شب ها شعر و موسیقی گوش نمی کند
روزها دل از آواز خواندن می کشد!
آدمیزاد، ذره ذره لابه لای زندگانی می میرد، و همه گمان می کنند ناگهان مُرده است!

سپیده_امیدی
دیدگاه ها (۵)

از کودکی بیرون می آییم،بی آنکه بدانیم جوانی چیست، ازدواج می ...

همـه‌ی آدم‌ها وقتی آرام باشندزشتی ‌هایشان ته‌نشین می‌شودو زل...

🖊 #کارل_مارکسپولهر اندازه #قدرت_پول من نیرومندتر باشد من نی...

امیدها شبیه هم نیستنددست یکی به آسمان چنگ می زنددست یکی به ا...

آدميزاد نه ناگهان،بلكه ذره ذره يک‌چيزهايى را مى‌اندازد دور.چ...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط