دکتر گفته به زندگی فکر کن

دکتر گفته به زندگی فکر کن،
اما من زندگی رو خوب یادم نمیاد ...
انگار یه تیکه مهمش یادم رفته ...
یادم رفته ...
هیشکی یادم نمیاره ...
شبها که قبل خواب خیره می شم به سقف،
همش میدونم باید یه چیزی یادم بیاد،
یه اسم شاید،
اما تو سرم فقط عکس تاریکی هست ...
من یه چیزی،
یه کسی یادم رفته ...
یه چیزی رو گم کردم ...

دو شبه باز تو سرم صدا میاد،
یه صدای قشنگ که نمیدونم کیه،
میگه میام دنبالت ...
نمیاد ...
به دکتر نمیگم تو سرم صدا میاد،
دوباره میده سرمو برق بذارن ...
نمیخوام صدا بره ...
صدا که میره، میترسم ...
انگار که تاریک باشه همه جا ،
عرق سرد می کنم ...
نمیدونم صدای کیه،
ولی آرومم میکنه ...
یه بار صدا گفت میای بریم شمال؟
ترسیدم برم ...
اگه دوباره بپرسه باهاش میرم ...
دلم شمال می خواد ،
دلم دریا می خواد ...
دریا خوبه،
هرچقدر توش گریه کنی هیشکی نمی فهمه ...
یعنی می پرسه دوباره؟
صدای کیه توی سر من؟
چرا اینقدر آشناست؟
چرا اینقدر مهربونه؟
چرا میگه میام دنبالت ولی نمیاد؟
کاش بیاد منو ببره شمال ...
بیرون آفتاب داغه،
اما تو دل من برف میاد ...
دلم سرده ...
یخ زده ...
یه چیزی یادم رفته،
یه چیزی که دلم رو گرم می کرد ...
شب بخیر........
دیدگاه ها (۲)

مادربزرگم همیشه می‌گفت:اگه یه روزی عاشق بشی، عاشق بدی می‌شی ...

سیگار داری؟!

این پرستار زشته هی میگه قرص بخور بخواب ،نمیشه ...می خوابم خو...

اینا داروهاته ؟ که فوفوله داده بهت ؟بابا نخور این شیمیایی رو...

بیب من برمیگردم پارت: 41( جونگکوک) به سختی چشمام رو باز کردم...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

فیک ازدواج اجباری P:1دریا: سلام اسم من دریا و ۲۳ سالمه یه دخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط