ران : مارو یادت اومد
ران : مارو یادت اومد
ا/ت : آره.....هق دلم براتون تنگ شده بود
ران و ریندو باهم : دل ماهم
ا/ت : من من باید به یه نفر زنگ بزنم ولی گوشیم نیست
ران : وایستا یه لحظه
* ران از ماشین پیاده شد و ۱۰ دیقه بعد اومد
ران : خب بیا اینم مدل بالا ترین گوشیه ژاپن با یه سیمکارت که توشه
ا/ت : مرسی ولی من نمیتونم این رو قبول کنم
ران : بعد از سال ها بهترین دوستم رو شریک جرم هام رو دیدم اینم کمه
ا/ت : ممنونم خیلی
ران : خواهش میکنم عزیزم
ریندو : به کی میخوای زنگ بزنی حالا
ا/ت : به داداشم
ران : مگه تو داداش داشتی ؟
ریندو : ما چرا خبر نداریم که داداش داری ؟
ا/ت : داداش دارم از بچگی هام باهاش قهر بودم تازگی ها آشتی کردیم
* ا/ت زنگ زد به داداشش
ا/ت : الو داداشی
؟؟؟؟ :سلام عشقم خوبی
ا/ت : مرسی عشقم تو
؟؟؟؟ : مرسی فدات بشم حالت خوبه شمارتو چرا عوض کردی
ا/ت : ول کن موضوع طولانیه بعدا میگم باهم قرار بزاریم حتما
؟؟؟؟ : باشه عزیزم یکم بعد بهت زنگ میزنم بای
ا/ت : باشه عشقم بای
ران : خب راستی حالا اینا رو ول کن کار با سلاح بلدی
ا/ت : آره کار با هر اسلحه ای بلدم چطور
* ران بهت یه اسلحه داد
ران : بیا پیشت باشه چیزی شد استفاده کنی
ا/ت : مرسی
ریندو : خب نگفتی داداشت کیه
ران : آره حتی از بچگی هات ما فامیلی رو نمیدونیم
ا/ت : آره.....هق دلم براتون تنگ شده بود
ران و ریندو باهم : دل ماهم
ا/ت : من من باید به یه نفر زنگ بزنم ولی گوشیم نیست
ران : وایستا یه لحظه
* ران از ماشین پیاده شد و ۱۰ دیقه بعد اومد
ران : خب بیا اینم مدل بالا ترین گوشیه ژاپن با یه سیمکارت که توشه
ا/ت : مرسی ولی من نمیتونم این رو قبول کنم
ران : بعد از سال ها بهترین دوستم رو شریک جرم هام رو دیدم اینم کمه
ا/ت : ممنونم خیلی
ران : خواهش میکنم عزیزم
ریندو : به کی میخوای زنگ بزنی حالا
ا/ت : به داداشم
ران : مگه تو داداش داشتی ؟
ریندو : ما چرا خبر نداریم که داداش داری ؟
ا/ت : داداش دارم از بچگی هام باهاش قهر بودم تازگی ها آشتی کردیم
* ا/ت زنگ زد به داداشش
ا/ت : الو داداشی
؟؟؟؟ :سلام عشقم خوبی
ا/ت : مرسی عشقم تو
؟؟؟؟ : مرسی فدات بشم حالت خوبه شمارتو چرا عوض کردی
ا/ت : ول کن موضوع طولانیه بعدا میگم باهم قرار بزاریم حتما
؟؟؟؟ : باشه عزیزم یکم بعد بهت زنگ میزنم بای
ا/ت : باشه عشقم بای
ران : خب راستی حالا اینا رو ول کن کار با سلاح بلدی
ا/ت : آره کار با هر اسلحه ای بلدم چطور
* ران بهت یه اسلحه داد
ران : بیا پیشت باشه چیزی شد استفاده کنی
ا/ت : مرسی
ریندو : خب نگفتی داداشت کیه
ران : آره حتی از بچگی هات ما فامیلی رو نمیدونیم
۱۸.۷k
۰۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.