گرفته مه همه ی جاده را

گرفته مه همه ی جاده را

 ـ مشخص نیست

که صاف می شود آیا هوا ؟

ـ مشخص نیست

چطور باید از این راه مه گرفته گذشت

از این مسیر که یک ردّ پا مشخص نیست

و من چقدر در این مه به گریه محتاجم

نمی شود که ببارم... چرا؟ مشخص نیست

چه حسّ خوبِ غریبی ؛ به جستجوی خودت

شبانه راه بیفتی ... کجا ؟ مشخص نیست

و تا همیشه از این شهر مرده کوچ کنی

و دورِ دور شوی ... دور... تا ... مشخص نیست

درست می روی آیا ؟ و یا ... نمی دانی

صحیح می رسی آیا ؟ و یا ... مشخص نیست

... کسی شبیه نسیم از کنار من رد شد

غریبه بود ؟ وَ یا آشنا ؟ مشخص نیست

صدای روشن او از ورای مه پیداست:

نگاه کن به افق! راه نامشخص نیست

 ...

تو پشت ابری و این قدر تابشت زیباست

هنوز آن طرف ابر ها مشخص نیست
دیدگاه ها (۱)

پنیرسیاهمزگی خوردی یانه😍💫اینجا سیاهمزگی خرمکش خرم تصویر رو د...

ما بهش می‌گیم کَندُوج ، شما بهش چی می‌گین؟.🌱.کندوج محلی برای...

زیباترین حرفت را بگوشکنجه ی پنهان ِ سکوت ات را آشکاره کنو هر...

به شب تکیه داده امو با صدای تو فکر می کنمشب همیشه با من صمیم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط