تصور کن تیهونگ مافیا
ویو نفس
مو هام کشید پرتم کرد تو ماشین نشستم تو ماشین
نفس: میدونی من الان می تونم ازت شکایت کنم اصلا کجا داریم می ریم وایییی.
تیهونگ : چقدر زر میزنی
نفس: الان یه جواب منتفی به من بده تا من خفه شم
ا.ت : اذیتم کردی سرت آمد 😛
نفس: تو یکی خفه
نفس : تیهونگ جواب منو بده براچی من اینجام برا اصلا داریم کجا میریم
تیهونگ : بچه تو از این به بعد خواهر ا.ت هستی
نفس و ا.ت همزمان : وات ؟
نفس : من نمی خوام
تیهونگ : مگه دلبخواه توعه
نفس : نه پس دلبخواه توعه من الان میتونم تو رو تو همین پارت از این رو به این رو بکنم
تیهونگ : با بزرگترت درست حرف بزن
رسیدیم عمارت خیلی بزرگ بود به من اتاق دادن همه الان فکر میکنن من مثل خر گریه کردم ولی نه تازه خوشحالم بودم کیه که از خداش نباشه که با کراشش زندگی کنه چه به شکل بچش چه به شکل خدمتکار
اجوما : خانم بفرمایید ناهار
نفس و ا.ت : الان می آییم
رفتیم سر میز تیهونگ میخواست بهم قوانین رو بگه
نفس : بین تیهونگ من خودم این داستان رو نوشتم تو میخوای به من قوانین رو بگی
تیهونگ : دفعه اول و آخرت باشه به اسم صدام میزنی ها
نفس : می خوای بهت چی بگم ددی
تیهونگ : خوبه
نفس : باشه اروپا
تیهونگ تو ذهنش: این چقدر لجباز
مو هام کشید پرتم کرد تو ماشین نشستم تو ماشین
نفس: میدونی من الان می تونم ازت شکایت کنم اصلا کجا داریم می ریم وایییی.
تیهونگ : چقدر زر میزنی
نفس: الان یه جواب منتفی به من بده تا من خفه شم
ا.ت : اذیتم کردی سرت آمد 😛
نفس: تو یکی خفه
نفس : تیهونگ جواب منو بده براچی من اینجام برا اصلا داریم کجا میریم
تیهونگ : بچه تو از این به بعد خواهر ا.ت هستی
نفس و ا.ت همزمان : وات ؟
نفس : من نمی خوام
تیهونگ : مگه دلبخواه توعه
نفس : نه پس دلبخواه توعه من الان میتونم تو رو تو همین پارت از این رو به این رو بکنم
تیهونگ : با بزرگترت درست حرف بزن
رسیدیم عمارت خیلی بزرگ بود به من اتاق دادن همه الان فکر میکنن من مثل خر گریه کردم ولی نه تازه خوشحالم بودم کیه که از خداش نباشه که با کراشش زندگی کنه چه به شکل بچش چه به شکل خدمتکار
اجوما : خانم بفرمایید ناهار
نفس و ا.ت : الان می آییم
رفتیم سر میز تیهونگ میخواست بهم قوانین رو بگه
نفس : بین تیهونگ من خودم این داستان رو نوشتم تو میخوای به من قوانین رو بگی
تیهونگ : دفعه اول و آخرت باشه به اسم صدام میزنی ها
نفس : می خوای بهت چی بگم ددی
تیهونگ : خوبه
نفس : باشه اروپا
تیهونگ تو ذهنش: این چقدر لجباز
۳.۵k
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.