ܟܿܠߊ ܦ̇ߺܙ ܢܚܝ̇ߺܭَیܝ̇ߺ..
ܟܿܠߊܦ̇ߺܙ ܢܚܝ̇ߺܭَیܝ̇ߺ..
.
.
.
ا/ت
مثل همیشه حاضر شدم
که برم برای قتل
لباسای خوشملمو پوشیدم
کلا مو سرم کردم
عاهااا
راستی
اینم بگم که من
دفاع شخصیم عالیههه
خوب حالا
چقد از خود راضیم
رفتم نشستم رو موتور
و حرکت کردم
ی خانومرو دیدم که منتظر تاکسی بود
موتورو زدم کنار
"علامت ات
"خانوممم
اینجا تاکسی پیدا نمیش
بیایید میرسونمتون
/(علامت خانومه)
/وای خیلی ممنون
سوار موتور شدم
"کجا میرید
/وای عزیزم ممنون
....(ادرسه🗿)
"حرکت کردم سمت ی جای دیگ
باغو بولاغ
/عه
عزیزم
اینجا
من اینجا نمیرم
فک نکنم سمت جاییه که بخوام برم
"یهو موتورو سرعتی کردمو
که افتاد زمین
/جیییییغ
" پیاده شدم
خفش کردم
طلاهاشو پولاشو برداشتم
ریختم تو کیف
برداشتم
سری رفتم
حرکت کردم که برم همون خرابه ای که خونمه
رفتم
بین راه یکم اشغال گوشت از خاله نسرین (یکی از گوشت فروشا) برای جک(اسم سگش) گرفتم
رفتم همون خراب شده
جککک
جکککک
اخ پسرم
دلم برات تنگ شده بود
اخ باشه باشه😂
بیا غذا برات گرفتم
ریختم تو ظرفش
نازش کردم
اینجا تنها جایی بود که معمور نمیگرفتم
*(علامت جیمین)
*رفته بودم سمت باغ
که یکم بگردم
البته باغ که چه عرز کنم
کویر بوددد
ی خانومو دیدم
که رو زمین افتاده
سری رفتم سمتش
دست گذاشتم
دیدم نبضش نمیزنه
سری زنگ زدم به بقیه کارمندا گفتم
ی عکس رو زمین بود
انگار ی عکس خانوادگی بود
ولیـ
اینا کین
اصلا شبیه این خانومه نیست
یهو یاد مار سیاه افتادم
عکسو گذاشتم تو جیبم
و منتظر کازمندا موندم
.
.
.
ا/ت
مثل همیشه حاضر شدم
که برم برای قتل
لباسای خوشملمو پوشیدم
کلا مو سرم کردم
عاهااا
راستی
اینم بگم که من
دفاع شخصیم عالیههه
خوب حالا
چقد از خود راضیم
رفتم نشستم رو موتور
و حرکت کردم
ی خانومرو دیدم که منتظر تاکسی بود
موتورو زدم کنار
"علامت ات
"خانوممم
اینجا تاکسی پیدا نمیش
بیایید میرسونمتون
/(علامت خانومه)
/وای خیلی ممنون
سوار موتور شدم
"کجا میرید
/وای عزیزم ممنون
....(ادرسه🗿)
"حرکت کردم سمت ی جای دیگ
باغو بولاغ
/عه
عزیزم
اینجا
من اینجا نمیرم
فک نکنم سمت جاییه که بخوام برم
"یهو موتورو سرعتی کردمو
که افتاد زمین
/جیییییغ
" پیاده شدم
خفش کردم
طلاهاشو پولاشو برداشتم
ریختم تو کیف
برداشتم
سری رفتم
حرکت کردم که برم همون خرابه ای که خونمه
رفتم
بین راه یکم اشغال گوشت از خاله نسرین (یکی از گوشت فروشا) برای جک(اسم سگش) گرفتم
رفتم همون خراب شده
جککک
جکککک
اخ پسرم
دلم برات تنگ شده بود
اخ باشه باشه😂
بیا غذا برات گرفتم
ریختم تو ظرفش
نازش کردم
اینجا تنها جایی بود که معمور نمیگرفتم
*(علامت جیمین)
*رفته بودم سمت باغ
که یکم بگردم
البته باغ که چه عرز کنم
کویر بوددد
ی خانومو دیدم
که رو زمین افتاده
سری رفتم سمتش
دست گذاشتم
دیدم نبضش نمیزنه
سری زنگ زدم به بقیه کارمندا گفتم
ی عکس رو زمین بود
انگار ی عکس خانوادگی بود
ولیـ
اینا کین
اصلا شبیه این خانومه نیست
یهو یاد مار سیاه افتادم
عکسو گذاشتم تو جیبم
و منتظر کازمندا موندم
۸.۱k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.