برادر خوانده🧑🏻✨ پارت 7🧑🏻✨

برادر خوانده🧑🏻✨ پارت 7🧑🏻✨
+تهیونگ یه دقیقه وایسا وایسا
_چیه؟(نگران)
+بستنی میخوام(ذوق)
_ا/ت تو دیوونه ای دختره روانی ترسیدم(داد)
+م..م.گه م.ن چ.چی .گفتم؟(بغض سگی)
_زهر مار چی گفتم فقط صداتو بِبُر فهمیدی دختره روانی فکر کردم چی شده
+ب..بخ......(اشک ریختن)
_خفه شووووو فقط خفه شووووو
ویو ا/ت
دیگه هیچی نگفتم سرم گذاشتم رو شیشه فقط آروم اشک میریختم مگه من چی گفتم که اینجوری سرم داد میزنه مگه ازش چی خواستم من چجوری یک ماه قرارم با این سر کنم من نمیتونم مگه تقصیر منه بستنی دوست دارم چرا سرم داد زد نمیتونستم مهربون تر باشه چی ازش کم میشه آخه رحم چی اون خیلی سنگ دل هست با اون تهیونگ سلبریتی خیلی فرق داره من دلم اون رو نمیخواد ازش بدم میاد (گریه بدون هق هق)
ویو تهیونگ
زیاده روی کردم نباید اونجوری باهاش حرف میزدم باید یه جوری از دلش در بیارم ولی اصلا به من چه تا سر حد مرگ رفتم مجبور نبود اونجوری داد بزنه بستنی میخوام یه ذره مهربونم تر بود چیزی کم نمیشد مگه چیکار کرده بودم باید اونجوری میترسوندم ولی اون از قصد انجام نداد که نباید اینجوری حرف میزدم اصلا چیکار کنم کاری که شده آه لعنتی فقط داره اشک میریزه
رسیدیم
_ا/ت پیاده شو رسیدیم
+ب..ب.اشه
_چرا لکنت داری؟
+ن..نه ن.ندارم
_باشه بیا چمدونت رو بگیر
+ب...بده
_ا/ت لطفاً وقتی رفتیم پیش بچه ها لکنت نداشته باش
+خ.وب
_هوفففف
ویو ا/ت
با تهیونگ رفتیم جلوی عمارت ویلایی که اعضا میخواستم دور هم جمع بشن (اسلاید 2)زنگ در رو زد بعد از چند ثانیه در رو باز کردن جونگکوک پشت در بود آه اصلا یادم نبود جونگکوک هم عضو اعضای بی تی اس هست خدااااااااااااااااااااا
_+سلام
&سلام ا/ت اینجا چیکار می‌کنی چرا با تهیونگ اومدی؟
+خب....
_خواهر ناتنیمه
& خواهر ناتنی آهان بیایید تو
+مرسی