پارت سی سه غریبه آشنا
#پارت_سی_سه #غریبه_آشنا
بکهبون
بعد از تمرین با سوهو هیونگ رفتیم خونه ئونسو،مثل همیشه پدر مادرش نبودن خدمتکار خونه در رو باز کرد و گفت بشینیم تا ئونسو رو صدا کنه،بعد از چند دقیقه اومد،همین ک چشمش خورد به سوهو سرجاش موند و نگاهش موند رویه سوهو،انگار خشکش زده بود،سریع بلند شدم رفتم پیشش،تکونش دادم
+ئونسو،ئونسو جان،عزیزممم چت شد یهو
-ای..ن ای..نجا چی میخوا..د
+اومده یه چیزی بگه کاریت نداره
-دوب..اره دعوا..م میک..نه
+نه عزیزم نمیخواد دعوات کنه،اصن من ک هستم دعوات نمیکنه...حالا بیا بشینیم بیا ببین چی میخواد بگه
دستشو گرفتم نشستیم،
×خانوم ئونسو من واقعا معذرت میخوام،من نمیخواستم اینجوری بشه و اتفاقی براتون بیافته،من فقط عصبی بودم،من لیدر این ،گروهم باید بتونیم گروه و مشکلاتش رو جمع کنم،اون روز از بکهیون عصبی و ناراحت بودم،اگه بکهیون میرفت و به کمپانی اعلام میکرد غیر از اینکه خودش بدبخت میشد ممکن بود کل گروه رو هم زمین بزنه،من نگران بودم خیلی نگران بودم...باز هم بابات اون روز معذرت میخوام،الان یه فکرایی کردم که شاید بتونیم با کمک هم درستش کنیم...و تنها راه حل این مشکل اینه که شما عضو کمپانی اس ام بشید
-چیییی؟؟من عضو کمپانی بشم؟؟آخه چجوری؟
×بکهیون به من گفت ک شما تو چه رشته ای تحصیل کردید و مدرک دانشگاهی دارید،طبق اون چیزی ک شما خوندید میتونید بیاید و مشاور گروه بشید
-شوخی میکنیددد؟بکهیوننن چی میگه؟؟
+ببین ئونسو تنها راهمون اینه،سوهو هیونگ میره با مدیر کمپانی حرف میزنه و درخواست مشاور میده،از اونا میخواد ک یه اعلامیه همگانی بدن وتو به عنوان مشاور وارد کمپانی میشی
-خب از کجا معلوم من اون انتخاب باشم؟
×من شرط قبول کردن مشاور رو تاید کردن اعضا میزارم،ما خودمون تو رو انتخاب میکنیم
+با بقیه بچه ها هم صحبت کردم همشون قبول کردن و تو رو انتخاب میکنن نگران هیچی نباش
-بعد این کار چه فایده ای داره؟
+حداقلش اینه که دیگه همیشه نزدیکمی و رفت و آمدمون راحت تر میشه و عادی به نظر میرسه
-آهان فهمیدم
×حالا قبوله؟
-اهوم قبوله
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf #exo
بکهبون
بعد از تمرین با سوهو هیونگ رفتیم خونه ئونسو،مثل همیشه پدر مادرش نبودن خدمتکار خونه در رو باز کرد و گفت بشینیم تا ئونسو رو صدا کنه،بعد از چند دقیقه اومد،همین ک چشمش خورد به سوهو سرجاش موند و نگاهش موند رویه سوهو،انگار خشکش زده بود،سریع بلند شدم رفتم پیشش،تکونش دادم
+ئونسو،ئونسو جان،عزیزممم چت شد یهو
-ای..ن ای..نجا چی میخوا..د
+اومده یه چیزی بگه کاریت نداره
-دوب..اره دعوا..م میک..نه
+نه عزیزم نمیخواد دعوات کنه،اصن من ک هستم دعوات نمیکنه...حالا بیا بشینیم بیا ببین چی میخواد بگه
دستشو گرفتم نشستیم،
×خانوم ئونسو من واقعا معذرت میخوام،من نمیخواستم اینجوری بشه و اتفاقی براتون بیافته،من فقط عصبی بودم،من لیدر این ،گروهم باید بتونیم گروه و مشکلاتش رو جمع کنم،اون روز از بکهیون عصبی و ناراحت بودم،اگه بکهیون میرفت و به کمپانی اعلام میکرد غیر از اینکه خودش بدبخت میشد ممکن بود کل گروه رو هم زمین بزنه،من نگران بودم خیلی نگران بودم...باز هم بابات اون روز معذرت میخوام،الان یه فکرایی کردم که شاید بتونیم با کمک هم درستش کنیم...و تنها راه حل این مشکل اینه که شما عضو کمپانی اس ام بشید
-چیییی؟؟من عضو کمپانی بشم؟؟آخه چجوری؟
×بکهیون به من گفت ک شما تو چه رشته ای تحصیل کردید و مدرک دانشگاهی دارید،طبق اون چیزی ک شما خوندید میتونید بیاید و مشاور گروه بشید
-شوخی میکنیددد؟بکهیوننن چی میگه؟؟
+ببین ئونسو تنها راهمون اینه،سوهو هیونگ میره با مدیر کمپانی حرف میزنه و درخواست مشاور میده،از اونا میخواد ک یه اعلامیه همگانی بدن وتو به عنوان مشاور وارد کمپانی میشی
-خب از کجا معلوم من اون انتخاب باشم؟
×من شرط قبول کردن مشاور رو تاید کردن اعضا میزارم،ما خودمون تو رو انتخاب میکنیم
+با بقیه بچه ها هم صحبت کردم همشون قبول کردن و تو رو انتخاب میکنن نگران هیچی نباش
-بعد این کار چه فایده ای داره؟
+حداقلش اینه که دیگه همیشه نزدیکمی و رفت و آمدمون راحت تر میشه و عادی به نظر میرسه
-آهان فهمیدم
×حالا قبوله؟
-اهوم قبوله
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf #exo
۱۲.۲k
۰۳ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.