باز با آیات عشقت مست و بیمارم نکن

. باز با آیات عشقت مست و بیمارم نکن
شعر، خوابم میکند ، آرام، بیدارم نکن

دوستت دارم بماند وقت دیگر، وقت هست
بیقرارم مثل هرشب، خوب من، زارم نکن

کار دستم میدهد اینگونه خواهشهای تو
راحتم بگذار جانم، پای در کارم نکن

عاشقی آسایش من ، عشق کابین من است
جان من با واژه های داغ، بیزارم نکن

سرخوش از گلبار شعرم ، بیخود از خود میشوم
من پر از آرامشم امروز را هارم نکن

من زمینی نیستم شاید، سکوتم بهتر است
خواهشاً دست مرا ول کن، گرفتارم نکن

من " پریناز " غزلهایم، چرایش را نپرس
با دلیل و حرف و منطق ، باز آزارم نکن.

#عاشقانه

#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته
#خاص#خاصترین
#دلتنگی#شعر
#سهراب_سپهری
دیدگاه ها (۰)

درخیالم بوسه می گیرم , ز لبهایی ک نیستهی تجسم میکنم, آن نقش ...

یـه ڪـاغـذ و خـودڪـار ڪـه از تـو هـر شـب مـیـنـویـسـه یـه مـ...

روی این دفتر نم خورده کاهی بنویسدرد دل یا که گله ،هر چه که خ...

دو باره دختری امشب به خواب دیده مراکه از زبان غزل های من شنی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط