روی این دفتر نم خورده کاهی بنویس

روی این دفتر نم خورده کاهی بنویس
درد دل یا که گله ،هر چه که خواهی بنویس

آمدم تا که به حرف دل تو گوش کنم
حیف شد!باز تو بی پشت و پناهی ،بنویس

ساکتی،بغض نکن ! سخت دلم می گیرد
تو هم آواره ی این شهر سیاهی بنویس

قدر یک ثانیه در چشم تو جا می مانم
وقت تنگ است تو بی پشت و پناهی بنویس

من خبر از دل دریای نگاهت دارم
آب یک جرعه برای دل ماهی بنویس

و رسیدی تو به خطی که شروع باید کرد
باز با یاد خدا هر چه که خواهی بنویس

#عاشقانه
#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته #خاص #خاصترین
دیدگاه ها (۰)

. باز با آیات عشقت مست و بیمارم نکن شعر، خوابم میکند ، آرام،...

درخیالم بوسه می گیرم , ز لبهایی ک نیستهی تجسم میکنم, آن نقش ...

دو باره دختری امشب به خواب دیده مراکه از زبان غزل های من شنی...

آسمانا چمنم را بَر و باری برسانخلوتِ سوخته‌ام را به بهاری بر...

شعر و آغوشی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط