حمله های هورمونی حسابی لعنتی هستند.این که هر ماه چند روزش
حمله های هورمونی حسابی لعنتی هستند.این که هر ماه چند روزش را یاد اشتباهات ثابت زندگیت بیفتی، دردناک ترین اتفاق دنیاست.همه زنها مجبورند اول هر ماه،وسط هر ماه و یا آخر هر ماه،دوباره و دوباره یک یا نهایتا دو آدم همیشگی زندگی شان را از اول یک بار دیگر مرور کنند و بعد سعی کنند تا از نو فراموشش کنند و منتظر بمانند تا همان موقع های ماه بعد شود تا با یک بوی تند سیگار که احیانا خاطره ای را هم در بردارد و یا با یک آهنگ ملایم اسپانیایی توی یک پیاده رو یا گوشه ای از یک کافه آرام و خفه برای هزارمین بار بزنند زیر گریه.اینکه تا میایی بخندی و شاد باشی تغییرات هورمونی شروع میشود و دلت را هوایی میکند تا مزخرف ببافد،خودش مزخرف ترین حس دنیاست که تحملش صبر ایوب میخواهد.آخر این هورمون های کوچک سزاوار نفرین این حجم خورد کننده تنهایی و اندوه را از کجا با خودشان می آورند و می چسبانند بیخ گلویمان و آنقدر تنگ فشارش میدهند که به خفه شدن های آنی مان راضی میشویم.چه خوب میشد اگر میتوانستیم این خوره های کوچک را بالا بیاوریم روی سر همه کسانی که باعث غمبادی در زندگیمان شده اند.کاش ماه بعد به بدن هیچ زنی ارتشی از این هورمون های بغض حمله نکند.
۴.۰k
۱۵ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.