+اخی رسیدم هتل خسته بودما
+اخی رسیدم هتل خسته بودما
_رفتم لپشو کشیدم عشق ددی خستس ؟
+اره دد...خوابش برد
_پتو رو انداختم روش معلومه خیلی خسته بود
رفتم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم و خودمو خشک کردم و لباسامو پوشیدم و رفتم رو تخت ا.ت و بغل گرفتم و خوابیدم
صبح بیدار شدم ا.ت هنوز خواب بود من رفتم تو بیرون یذره قدم بزنم
& صبح بلند شرم پنجره رو دید زدم دیرم جیمین داره قدم میزنه فکری به ذهنم رسید یورا خواب بود یه لیوان اب پر کردم رفتم تو اتاق ا.ت و جیمین لیوان اب رو خالی کردم رو ا.ت
+یه اب ریخت رو صورتم جیغغغ چی شدههههه جیمین کجایی دیدم سونگ هو اب ریخته روم یاااا سونگ هووو اگه سکته میکردم چی من حاملمااا اشکم دراومده بود خیلی ترسیده بودم
& دیدم اشک تو چشماش جمع شد ا.ت ببخشید نمیدونستم انقدر میترسی که جیمین تو چهار چوب در ظاهر شد
_ چی شدههه ا.تت چرا جی... چرا خیسی
+ کافی بود همینو بگه تا بغضوم بشکنه
& ب.ببخشید ا.ت ب.بخدا قصدم شوخی بود
+هققق خیلی بدی هقق
_ رفتم سمتش که بقلم کرد هیس چه خبر شد
+این هقق نامرد هقق با لیوان اب منو خیس کرد ترسیدم هقق
_ سونگ هووو چرااااا ای بابا ا.ت حاملس
& ببخشید متاسفم واقعا متاسفم میرم اتاقم یا خداا خوب شد فرار کردماا ( رفت اتاقش )
+هق هق ددی
_ هیسس جون ددی
+چرا انقدر من هقق بدبختم
_ هیسسس هیمچین حرفی رو نزن تو عشق ددی کوچولوی ددی چرا بدبختی ها فقط یه اوپاهایی مثل سونگ هو میترسونتت عمر ددی هیچ وقت بدبخت نیست دیکه این حرف و نزن باشه کوچولوم؟
+باشه ددی ببخشید
_افرین زندگیم موهاشو ناز کردم خب حالا بریم با یورا و سونگ هو صحبتی کنیم ببینیم کجا بریم
+باشه
رفتیم در زدیم
* بله
+ درد باز میکنی
* بیا تو خب بگین ببینم امروز کجا بریم
& امم بنظرم کتابخونه
+*عالیههههه
_ پس میریم کتابخونه
+* هورااااا رفتیم حاضر شدیم بعد ۱۰ دقیقه گفتیم ما حاضریم
& بریم ما هم حاضریم
این چند تا همبه خاطر یکی از فالورا
حمایت کنید تولوخدا🥺🥺🥺🥺
_رفتم لپشو کشیدم عشق ددی خستس ؟
+اره دد...خوابش برد
_پتو رو انداختم روش معلومه خیلی خسته بود
رفتم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم و خودمو خشک کردم و لباسامو پوشیدم و رفتم رو تخت ا.ت و بغل گرفتم و خوابیدم
صبح بیدار شدم ا.ت هنوز خواب بود من رفتم تو بیرون یذره قدم بزنم
& صبح بلند شرم پنجره رو دید زدم دیرم جیمین داره قدم میزنه فکری به ذهنم رسید یورا خواب بود یه لیوان اب پر کردم رفتم تو اتاق ا.ت و جیمین لیوان اب رو خالی کردم رو ا.ت
+یه اب ریخت رو صورتم جیغغغ چی شدههههه جیمین کجایی دیدم سونگ هو اب ریخته روم یاااا سونگ هووو اگه سکته میکردم چی من حاملمااا اشکم دراومده بود خیلی ترسیده بودم
& دیدم اشک تو چشماش جمع شد ا.ت ببخشید نمیدونستم انقدر میترسی که جیمین تو چهار چوب در ظاهر شد
_ چی شدههه ا.تت چرا جی... چرا خیسی
+ کافی بود همینو بگه تا بغضوم بشکنه
& ب.ببخشید ا.ت ب.بخدا قصدم شوخی بود
+هققق خیلی بدی هقق
_ رفتم سمتش که بقلم کرد هیس چه خبر شد
+این هقق نامرد هقق با لیوان اب منو خیس کرد ترسیدم هقق
_ سونگ هووو چرااااا ای بابا ا.ت حاملس
& ببخشید متاسفم واقعا متاسفم میرم اتاقم یا خداا خوب شد فرار کردماا ( رفت اتاقش )
+هق هق ددی
_ هیسس جون ددی
+چرا انقدر من هقق بدبختم
_ هیسسس هیمچین حرفی رو نزن تو عشق ددی کوچولوی ددی چرا بدبختی ها فقط یه اوپاهایی مثل سونگ هو میترسونتت عمر ددی هیچ وقت بدبخت نیست دیکه این حرف و نزن باشه کوچولوم؟
+باشه ددی ببخشید
_افرین زندگیم موهاشو ناز کردم خب حالا بریم با یورا و سونگ هو صحبتی کنیم ببینیم کجا بریم
+باشه
رفتیم در زدیم
* بله
+ درد باز میکنی
* بیا تو خب بگین ببینم امروز کجا بریم
& امم بنظرم کتابخونه
+*عالیههههه
_ پس میریم کتابخونه
+* هورااااا رفتیم حاضر شدیم بعد ۱۰ دقیقه گفتیم ما حاضریم
& بریم ما هم حاضریم
این چند تا همبه خاطر یکی از فالورا
حمایت کنید تولوخدا🥺🥺🥺🥺
۴۹.۶k
۰۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.